خانومادلم گرفته میخوام زندگیمومرورکنم

فرداش همه اومدن خونه م مادرشوهرم اومدبدون سلام ب هیشکیییییی رفت نشست رومبل وتکون نخورد.منم اصلانگاهش نمیکردم.خواهربزرگه هم اومداونوکلامحل ندادم.خلاصه اونروزبااینکه همه اختلافوفهمیدن ولی بخیرگذشت وکسی چیزی نگف تیکه ای نپروند.مادرشوهرمم رفتنی چن تاپاکت دادبمن گف بیااینارومهمونادادن.اونجابودکه حرفیدیم

خلاصه عروسی گذشت ومادرشوهرم برای تلافی کادونگرفت برامن وبازبرام مهم نبودهمینکه که ابروریزی نکردن برام کافی بود.بعدعروسی هفته ای یبارمیرفتیمومیومدیم وهمه چی اروم بودتااینکه مادرشوهرم گف بچه داربشین همه میگن چرابچه شون نمیشه یدونه بیارین خودتونم حوصلتون سرنمیره وهی گف هی گف هی گف.شوهرمم میگف میدونی مای بی بی چنده😂میگف مای بی بی ش بامن😕بعدیه مدت دیگ گفم راست میگه وقت بچه س وشوهرموراضی کردم

حامله شدم ومعلوم شدبچه م پسره ومادروپدرش رفتن کربلا.گفم براپسرم یه تیکه لباس علی اصغربگیرببرحرم بیارش برامن.نذر دارم رفتن اومدن دیدم نگرفه گف گشتم پیدانکردم.چمدونوبازکردن دیدم برابچه من هیچیییییی نیاورده.براهمه نوه هاش وعروس نداشته ش ظرف اورده بودولی برامنوپسرم هیچی😕دروع چرا خیلییییی ناراحت شدم حامله هم بودم شدیدااا حساااس

برامن یه چادرخال خالی سیاه که پیرزناسرمیکنن منم که چادری نیسم اصلابراهمسرمم پیرهن.بروم نیوردم شب رفتیم رستوران مهموناشون اومدن رفتن ازاونجارفتم خونه ش دیدم کسی نیس خودشونن دختراش ازرستوران رفته بودن خونه خودشون

منم ویارم شدیدبودخونه مامانم میموندم کلا.روزمادرشوهرم شیرینی ایناگرف رفت خونه مامانشوعیدشد.صبح اول ازهمه رفتیم اونجا.مادرشوهرم نبود.نشستیم بیاداومدخونه وتونمیومد.پدرشوهرم رفت اوردش اوندازدورسلام کردمارفتیم بوسیدمش واومدیم نشستیم فقط باشوهرم حرفیدیبارم ازبچه نگف نزدیک زایمانم بودتعجب کردم گفم خدایاچیشده نگوروزمادرکه نرفم بهش برخورده

گذشتوپسرم بدنیااومد.خدای بزرگگگ نیومد.هی امروزفردانیومدکه نیومد.همسرم ناراحت من ناراحت خانواده م که چرااخه مگه چیشدهههههه چه گناه بزرگی کردم که دیدن بچه خودش نیومده.خلاصه الان که پسرم پنج ماهش شده وهنوزکه هنوزه بچه موندیده😕

تموم شد😔

نخوندی؟؟؟

نمیخوام همسرم ازمادرش جدابمونه من خودم پسردارم مادرم میخوام بدونم کجااشتباه کردم چیشده چرا

اصلاحال زندگیم بده فقط دنبال چراهامم شوهرم گناه داره هرسنی داشته باشه ادم بازم ب مادراحتیاج داره بااون چراقهره

😔