سلام مامان گلیا داشتم چرخ میزدم تو نی نی سایت دیدم اینجا دارین کلی گپ میزنین والا من خودم خیلی حساسم و بعد از تجربه بدی که خواهرم از مهد داشت اعصابم خورد شده بود
اما از وقتی مجبور شدم برم سر کار دو روز گریه می کردم که دخترمو کجا بزارم دختر خالم تو بهزیستیه البته یه قسمت خعلی مهمیه دست به دامن اون شده بودم و تو غرب تهران کلی گشتم علی شوهرم هر روز باهام دعوا می گرفت که ول کن کار می خوای چی کار ......منم کلافه نگم براتون
دختر خالم یه روز گفت برو ترانه بارانو ببین میگن کارشون خوبه
بخدا اگه دروغ بگم کور شم از مدیرش تا مربیا تا جاش تا غذاش تا تمیزیش تا کتاباشون همه رو خودم رفتم دیدیم
نزدیک بود دیگه کتکم بزنن انقد سوال پرسیدم خدایی مدیرش هم خوشگله هم صبوره
خودمونیم خعلی دلم راحت شد
آموزش و ایناشونم حرفه ایه هفته اول قشنگ دیدم رزی جونم مودب تر شده
اگه نظر منو میخواین با خیال راحت ببرین بچتونو بعدم با شوهری عصرا بعد کار برین ددر
بوس