برام دعا کنید خانوما خیلی زندگیم وحشتناک شده

منم همين طور...هر بار سعى كردم رفتارهاى گذشته شون رو فراموش كنم و دوباره شروع كردم جنگ و دعواى بدترى راه افتاد.هر وقت درس ميخوندم بهم ميگفتن تو كه چيزى نميشى چرا ميخونى؟وقتى هم رها كردم درس خوندن رو يه دعوا و جنگ ديگه.سر مردودى امسالمم كلى توهين و فحش و دعوا شنيدم.

تایپکهای قبلیتو در مورد مشکلت با مامانت خوندم خیلی ناراحت شدم   منم عین شرایط تو رو داشتم مامانم خیلی خیلی عصبی بود در همه مسائل بهم گیر میداد یاد خودم افتادم  ای کاش بزرگترها قبول میکردن اگه مشکلی دارن که نمیتونن حلش کنن لااقل از یکی مشورت بگیرن مثلا مامانت قبول میکرد آزمایش بده شاید بیماری مثل تیروئید یا امثال این داشته باشه که اینقد روی اعصابش تاثیر می ذاره یا پیش متخصص اعصاب بره دارو مصرف کنه و آرامش بیشتری داشته باشه!! تک فرزندی؟اگه نه رفتار مامانت با خواهر یا برادرت چجوریه؟

انشالله بری خیلی ناراحت شدم چون میدونم قطعا سخته اوضاعت ولی این نیز بگذرد 

به خدا حرف ها و تهمت ها و فحش هايى شنيدم كه به قاتل ميگفتن بهش برميخورد.

خيلى اذيتم ميكنند.ديگه جون و اميدى برام نمونده.

واقعا نميدونم بايد چه كار كنم...هيچ وقت كارهايى كه باهام كردن يادم نميره.

چقد بد احتیاج به مصرف داروی اعصاب داره بابات نمیتونه یجوری که ناراحت نشه راضیش کنه ببرتش پیش دکتر اعصاب ؟!شرایط خیلی سختیه درکت میکنم انشالله خدا بهت آرامش بده عزیزم انشالله خدا که داره میبینه توی چه وضعیتی هستی و تحمل میکنی خودش اوضاع رو درست کنه براتون