همه آدمها در زندگیشون محدودیتها و محرومیتهایی دارن که بدجوری روی مخه. یکی پول نداره، یکی سلامتی نداره، یکی تنهاست، یکی با آدم زبون نفهم طرفه، یکی بابای مستبد داره، یکی شوهر بی عار... اینا همه اش محدودیته که باعث میشه آدم نتونه کارایی که دلش می خواد را انجام بده. من خودم یک اخلاق گندی دارم که استخون لای زخم نگه می دارم سالها سر یه موضوعی زجر میدم خودمو. یه جور امید واهی، هی میگم حالا درست میشه، تغییر می کنه شرایط، انشالله حل میشه، صبر کن درست میشه 😔 اما در واقع هیچی هم درست نمیشه فقط من خودم با محرومیت ومحدودیتها سازگار میشم و کنار میام و دیگه غر هم نمیزنم، درخواست هم نمی کنم، تلاشی هم برای حل مسئله نمی کنم. در واقع تسلیم میشم یه جورایی، شما محدودیت و محرومت اصلی زندگیتون چیه و باهاش چه کار می کنید؟! 🥀🥀🥀🥀🥀
خیلی نوشته ی زیبایی بود
نداشتن پول سلامتی ،بچه مریض داشتن خانواده دلسوز نداشتن هیع تادلت بخواد خواهر محدودیت داریم
همه چی بالاخره یه روزی به یه نحوی درست میشه
من فقط تلاش میکنم برای درست کردنش،برای از بین بردن محدودیتام
آدمای بی درک و احساس دور و برم مهم ترین محدودیت زندگی من بودند
ما هم مثل تو زدیم به رگ بی قیدی...هیچی فقط منتظر مرگمون می مونیم
اصلی ترینش...کشودی که توش زندگی می کنم
حالا فعلا در مرحله ایشالا درست میشه هستم
و می ترسم دیر یا زود به مرحله هیچی درست نمیشه کنار بیا، برسم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
