منم یبار بچه بودم کلاس اول مامانم منو گذاشت پیش عمه ام خونه مادربزرگم من کتابم طبقه بالا بود رفتم بیارم دیدم ینفر جلو تلویزیون نشسته چادر سرشه فک کردم مامانمه دویدم طرفش یدفه چرخید کلا سیاه بود چشم نداشت دهنش هم یه دایره سیاه بود فقط جیغ کشیدم ک عمه و عموم اومدن دنبالم دوروز تب کرده بودم خیلی بد بود 😱😱😱😱☹️