من ب جاریمم گفتم اگ بیام خونت اون باشه نمیام تو نمتونم ببخشمش بابت کاراش بخدا من با دوتا بچه شیر ب شیر همیشه میومد خونم واسش ناهار میزاشتم و احترامش داشتم حقم این نبود از اب گل الود عید ماهی گرف دعوا راه انداخت حتی از چشم داداشش هم افتاده شوهرمم گف هرجا اون بود نرو