شب کار بود امد خونه باروی خوش باهاش استقبال کردم بعد صبحونه خوردیم رفت حموم منم تازه سیب زمینی هارو رو گاز گزاشتم تاالویه درست کنم ساعت ۱ربع به یک شد تازه کارام تموم شد رفتم که سیب زمینی هارو بردارم گفت ناهارت نمیخوادحاضرشه گفتم ده دقیقه دگه حاضره بهونه گرفت که تو هی بهم ناهار دیر میدی اینجا خونه مامانت نیست که هر موقعه ولت بخواد ناهار دریت کنی اینجا خونه منه من میگم کی درست کنی منم گفتم میشه بس کنی گفت باش منم بهش گفتم بهم گفتی دمنوش درست کن کردم گفتی الویه درست کن ده دقیقه هم صبر نداری بعد گفت تو باید همه چی رو به موقعه درست کنی تا من ازت رازی شم دربست رفت بعد ۳۰دقیقه دوباره امد خونه رفت رو تخت خوابید الان بیدار شد رفت اصلا باهاش حرف نزدم نپرسیدم ناهار خوردی یا ن بعضی وقتا واقعا کفرمو در میاره 😑چی کار کنم به نظرتون
یه ذره حق بده شب کاری خیلی سخته همش بیخوابی و ...ادم عصبی میشه واسه اینه بهونه گرفته شوهر منم شبایی که سرکاره همینجوریه اخلاقش میشه مث بچه هاا میشه
دوتا سقط داشتم کلی سختی و افسردگی کشیدم خیلی وقتا ناامید بودم حالا فهمیدم باردارم الانم که هم قرص میخورم هم امپول میزنم هم سرم هم شیاف که واسم بمونه میشه واسم دعا کنید که مشکلی پیش نیاد تنها دل خوشی زندگیم همین بارداریه دعام کنید ممنون🍀
بله عزیزم لطف میکنه از نظر قانون هم زن وظیفه تهیه غذا و کار خونه نداره
از نظر انسانیت و معرفت زن و مرد هردو وظیفه دارن برای رفاه و آرامش هم تلاش کنن..مرد بیرون از خونه، زن اگه شاغل نیست داخل خونه.. اگه شاغلِ که این وظیفه بین هردو نفر تقسیم میشه.
💙 دلیل نفسام 💙 پسرام 💙 دارم میرسم به آرزوهام کم کم💙