سه ساله ازدواج کردیم ولی دیگه شوهرمو دوست ندارم خسته شدم از زندگی خیلی اذیتم میکنه یکی از رفتارای بدش اینه ک منو تو جمع تحقیر میکنه دیگه نمیدونم چیکار کنم
سلام
مجبور نیستین تحمل کنید
شما حق یه زندگی خوب رو دارید
نذارید با روح و روان شما باز کنه
بهش اجازه نده.این تحقیرا ذره ذره عزت نفستو از بین میبره بعد ادمی که عزت نفس نداشته باشه کم کم معتاد میشه ببخشید خراب میشه،افسرده وعصبی میشه.
ببرش مشاور نشد طلاق
چی بگم والا . من بودم لهش میکردم و باهاش هیچ جاااا نمیرفتم میگفتم تا ادم نشی باهات جایی نمیامممم
سلام نمیتونم طلاق بگیرم پدر و مادرم دق میکنن
تا حالا یهببار رفتیم پیش مشاور اونم برگشت گفت آقا شما خیلی مغروری و مقصر شوهرمم دیگه نیومد هر کاری کردم هزاران هزار بار میخاستم خودکشی کنم ولی از آبروی پدر و مادر میترسم
من همش 20 سالمه دلم به حال خودم میسوزه
از روز عروسی تا الان همش تو جنگیم
امروزم سالگرد ازدواجمونه صبح با دعوا و بحث رفت سرکار😭
تو هم تو جمع جوابش را بده
سالگرد عروسیتون مبارک گلم.ببین وقتی قهر میکنه اصلا پیشقدم نشو حتی شده ماه ها هم طول بکشه منم امردز سالگرد عقدمونه دیشب بحثمون شد قهرکردیم حالام ک رفت سرکار محلش نذاشتم قبلا اشتباه میکردم تا قهر میکردیم میرفتم واسه اشتی الان نه.وقتی ببینه خودشو میگیره کسی محل بهش نمیذاره درستش میشه.توهم یکی تو بار تو جمع خوردش کن کم کم خودشو جمع و جور میکنه
ممنون از تبریکت عزیزم
پیش مادرش خیلی از اين رفتار ها داره انگار جو گیر میشه بخدا
ما تهران ساکن هستیم خانواده خودم و همسرم سنندج هر وقت میرفتیم سنندج با دعوا و جو گیری شوهرم برمیگشتیم
حالا دیگه بیچاره شدم
مادر شوهر با پسر کوچیک تره اومده ساکن بلوک بقلی شده
متاسفانه پدر شوهرم ندارم ک اگه داشتم مادر شوهر خودشو جمع می‌کرد از زندگی من
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
