هر کس تو زندگیش یه ترسایی داره. ترس از تنهایی. ترس ازدست دادن عزیزان..... ترس از بیماری.... منم از این چیزا میترسم منتهی یه ترس دیگه هم دارم که قبلا ازش خبر نداشتم.. یعنی فکر نمیکردم از همچین چیزی بترسم اصلا....... ترس از چاه یعنی اولین بار که خواستم عمق یه چاه عمیق رو نگاه کنم نمیدونید چه حالی شدم.. سرگیجه. حالت تهوع. تپش قلب
خداوندا مرا ببخش بخاطر همه درهایی که کوبیدم وخانه تو نبود
از همه اينايي كه گفتي ميترسم ولي سعي ميكنم بهشون فكر نكنم --- به اضافه ي ترس ازرانندگي كه خوره ي جونم شده ، هم ميخوام رانندگي كنم و وقتايي هم كه ميشينم كارم خوبه همه تائيد ميكنن ولي نه ميتونم بي خيالش شم و نه ميتونم با ترسام كنار بيام
منم ترس از دست دادن آبرو و آرامش و مخصوصا عزیزام .. دیگ ترسای کوچیک تریم دارم مثل ترس از حشرات بالدار یعنی از مارمولک نمیترسم ولی از پروانه میترسم .. از پرنده هاهم نمیترسم فقط حشره .. ترس از ارتفاع هم یکمی دارم .. فقط همینا
این کاربری دست دختر خالمم هست گاهی ی تاپیک تاپیکی میزنه خیلیییی کم .. اون متاهل من مجرد خب پس ی وقتایی ی تناقضایی داره تاپیکا چون از دوتا جهان متفاوتیم دختر خالم دیگه شماره نداشت ک با خط خودش کاربری بسازه ) من عضو کمپین تحریم همگانی نینی سایتم 😂از تاریخ ۱۰/۱ ( اول دی ماه ) ..هیچ تاپیکی نزنیم و هیچ تاپیکی هم شرکت نکنیم .. 🖐🏻 دق و دلی تموم گرونی ها و اعتراضایی که باید میکردیمو نکردیم توی زندگیمون رو سر سایت خالی کنیم؟ 😂😂 گناهه ( ولی شوخی در رفته متحد شیم این ماجرای عکس حل شه به حرفمون گوش کنن )
ترس از مرگ عزیزان . جوری که مشکل اعصاب پیدا کردم و همیشه از خدا میخوام قبل عزیزانم بمیرم
اخی عزیزم منم ی مدت اینجور بودم.. تو فاصله کوتاهی یکی از دوستانم گدرومادرش تو تصادف لز دست داد دوست دیگه م برادرش غرق شد... منم همش میترسیدم یه اتفاقی برا عزیزام بیافته.. شبها تا صبح گریه میکردم و خیلی خودمو اذیت میکردم. یعد یواش یواش با خودم کنار اومدم. سپرمشون به خدا......
خداوندا مرا ببخش بخاطر همه درهایی که کوبیدم وخانه تو نبود