بچه ها دوستم شوهرش خیلی نجیب و پاکه خداییش دوستمم خیلی خوشگله.شوهرشم حتی به زن ها نگاه هم نمیکنه ولی چند سری سر موضوعاتی بحثشون شد و دوستم رفت خونه مادرش شوهرشم به خاطر اینکه تنها بود خونه پدرش رفت و اونجا موند اصلا اهل برنامه اینترنتی نبود ولی از بس مادر و خواهرش دید تو ایناست اونم مشتاق شد تلگربریزه با یه گوشی که آی سیش سوخته بوده از قضا دوستاش براش برنامه مبتذل میریزند ولی چون گوشی خراب بوده باز نمیکرده تا چند روز بعد که میاد خونه دویتم با خط اش میره تو تل و رو گوشی دوستم برنامه ها باز میشه.تو اینستگرامم شوهر بیچاره رفته بوده ولی چون اهل این چیزا نبوده از اول تا آخر را فکر کرده باید فالو کنه هم لد هم خوب خبر نداسته چی به چیه خط اسم داده دست دوستم که چیزی بارش نییت ولی تا دوستم اینا را دیده دیگه خودسا داشته میکشته سوهره هم به پیر پیغمبر که کاری نکرده حالا به نظرتون این شوهر گناهی کرده آخه خیلی دشمن برا زندگیشون دارند و همه غریب و فامیل حسودشونند
بابا به قرآن من شوهره نیستم چون فامیل امونه همه میشناسنش همه روش قسم میخورند ولی دویت من زیادی شکلکه با این که خوسگله و همه چی تمومه ولی خیلی رو سوهرس حساسه
به خدا منم بهش میگم شوهرشم خیلی دوستش داره و میخوادش تا حالا چند بار دوستم گفته همش بهش میگه با وجود اون احتیاجی به این چیزها نداره ولی دوستم باورش نمیشه من و دوستم هم دانشگاهی بودم پسره فامیلمون وکالت میخوند ما بازرگانی.بعدشم که عاشق دوستم سد و ازدواج کرد.حتی پسره مجردبش دستش به دخترم نخورده و اثلا دوست دختر نداشته..من کامل میشناسمش نه اینکه یه وقت فکر کنید نظر داشتم بهش نه ولی چند تا دخترا فامیل قبل از ازدواج پسره میخواستند رفیق شند پسره نشد