منو یکی از اشناهای نزدیکم ۲ساله قهریم
نمیگم فقط اون مقصر بود منم بودم
ولی حالا خیلی دلم میخاد اشتی بشیم ک خدا غضبمون نکنه و...
اما اون کوتاه نمیاد
من یه بار تو مهمونی جلو پاش پاشدم سلام کنم اصلا نگاه نکرد
یه بارم رفتم باهاش صحبت کنم ،گفت باهات حرفی ندارم
دیگه نمیخام بیشتر از این سبک بشم
اما خدا میگه اگه دو نفر قهر باشن نمتز و روزه هاشون قبول نیست و...
خیلی ناراحتم
حالا تکلیفم چیه؟
تو تلاشتو کردی قبول نکرده دیگه ولش کن
توهیچ کاری نکن نمازتم قبوله چون تواقدام کردی اون پس زده پس بیخیال
منم با یکی قهرم ,خدا کنه یه وسیله ای بشه که با هم آشتی بشیم ,ازش متنفرم اما مجبورم باهاش آشتی کنم
خب تو تلاشتو کردی اون نمیخواد پای تو نیست گناهش .البته شاید از قصد باهات قهر کرده و دوست نداره ارتباط داشته باشه چون خودمم یه هم کلاسی داشتم اخلاقش خیلی ناجور بود دنبال بهونه بودم الکی قهر کردم دیگه قط ارتباط کردم .ناراحت نشی از حرفم گفتم شاید یه احتمالش این باشه
منم با یکی قهرم ولی ته دلم خیلی دوسش دارم نمیدونم چجوری اشتی کنم
شما تلاش کردی برای آشتی ولی وقتی خودش دوست نداره آشتی کنه دیگه تکلیفی به گردن شما نیست نماز و روزه هات هم قبوله نگران نباش
مگه چیکار کرده بودین که دوسال با هم قهر بودین؟
میخوام صد سال سیاه نمازم قبول نشه😭وقتی با کاراش جیگرمو آتیش زد
برم باهاش حرف بزنم بگم ایول ،خیلی کارت درسته
خوب نمیخواد دیگه زوری نمیشه
من با خواهربزرگ شوهرم سه ساله قهرم
خیییلی حرفای زشتی بهم زد منم دیگع نگاهشم نمیکنم
دوستم ندارم اشتی کنم تا آخر عمرم حلالشم نمیکنم
تو تلاشتو کردی اون قصد اشتی نداره پس دیگه بیخیال...نماز روزه توم قبوله چون تو قصد اشتی داشتی خودش نخاست پس الان تو قهر نیستی اونه که قهره
تو تلاشت رو کردی دیگه بی معرفتی از اونه .تو هم نمیخواد هی خودتو کوچیک کنی و بری جلو .
