روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
تارا و طاها.پارسا و پریسا.صدف و صادق.کیان و کیانا.
دیگر برایمـ مهمـ نیس! از قضاوت و بی انصافیِ هیچ آدمی،دلمـ نمیگیرد :) مـن به مرحله ی پذیرش خود، رسیده ام،نه از تمجید و ابراز علاقه کسے،ذوق میکنم!نه با انتقاد و رفتنِ کسے، بهم میریزم!به معناے واقعی عینِ خیالم نیس! این روزها، همه چیزِ دنیاےِ من، به خودم بستگی دارد! حالِ من خوب است...نه عاشقمـ نه غمگینـم نه دلتنگـ... این روزها جاےِ هیچکس خالے نیست!من در بـے تفاوت ترین حالت ممکن قرار دارمـ👌[لطفا نه درخواست بدین!نه ریپلای کنید!]
معجزه یعنی اینکه حسین و برادرش عباس ، منِ روسیاه رو قابل بدونن و حاجتم رو بدن .خدایا شکرت 💙 خدایا از اولش سپردمش دست خودت تو دلیم رو . خودت نگهشدار. خدایا شکرت