حس میکنم آخر دنیاس، ناراحت میشم از اینکه چرا زود ازدواج کردم، دختر ساکتی ام ولی وقتی به هر کدومشون نگاه میکنم خاطرات بدی میاد تو ذهنم باعث میشه از تو خودمو بخورم، بخدا هروقت اونجا میرم معده درد سر درد همه چی میاد، از خودم بدم میاد از اینکه چرا اصلا من با اینا ازدواج کردم که بخاد خانوادش...... مادرشوهرم میخاد بره مشهد من اگه نرن باید بمونم خر کاری،، پارسال با شوهرم رفتیم مشهد کوفتمون کرددریغ از یک زنگ
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.