وقتی خدا داشت بهم میفهموند که بدبخت میشی و من اصزاز داشتم حالا حقمه هررچی سرم میاد
سال ۹۲ ازدواج کردم اولا همه چی خوب بود بعدش نه
سال ۹۴ متوجه رابطه چت شوهرم و یه خانم شدم
به خانوادم گفتم طلاق میخام ولی نگفتم به خاطر خیانت گفتم نمیسازیم
خانوادم مخالفففف گفتن حتی خیانت ببینی اعتیادشو ببینی بازم باید با کفن برگردی(شهر کوچیک و فکرا بسته)
برگشتم سال ۹۵ حامله شدم و ۹۶ بچم دنیا اومد
بعد دنیا اومدن دخترم خونمون فروختیم تا کنار خونه مادرم بسازیم ولی شوهرم بدون اطلاع من پول داد دوستش بدون مدرکی و پولو بالا کشیدن
دوسال و نیم خونه مادرم تو ی اتاق زندگی میکنم
هفته قبل روز تاسوعا رفتم سزکوچه بادختزم دسته ببینیم
گوشیم نبردم بعد یک ساعت شوهرم اومد و نو ماشینش دعوا زاه انداخت منم قهز کردم هنوزززز قهریم🙄
امروز دیدم با خاهرش تلفنی میحرفه میگه ابجی پولی چیزی احتیاج نداری(نمی دومم چ اتفاقی افتاده)
اونوقت من یه ۵ تومنی ته کیفم نیس دیشب دخترم لج کرد ذزت مکزیکی میخاست پول نداشتم بخرم 😔😔😔😔
