من دارم جدا ميشم
ولي خداييش خيلي جاريام رو دوس دارم هرروز يا خونشون بودم يا خونمون بودن
خيلي دلتنگشون ميشم نبينمشون
الانم ك دارم جدا ميشم خيلي داغونن گريه ميكنن برام ك نميتونيم ازت دل بكنيم
من طلاق بگيرمم ميام و بشون سر ميزنم
برام عجيبه بعضيا ميگن ما سالي ي بار ميريم خونه برادرشوهر
مثلا جاري بزرگم روزايي ك از دانشگا ميرفتم برام غذا اماده ميكرد تا بيام خونه
يا هر مسافرتي ك ميرفت منو ميبرد
و خيليييي چيزاي ديگه