من درسن کم یعنی 15 سالگی ازدواج کردم سال 94/1/1هشت ماه گذشت از ازدواجم من حامله شدم یکما از پریم گذشته بود من با مادرشوهر م زندگی می کردم خواهر شوهر م گفت یک ماه از پریت گذشته بیا یه تست بگیر بعد برادر شوهر کوچیکم فرستاد یه تست بگیره دوتا بی بی چک گرفته بود اورد وقتی که استفاده کردم مثبت دراومد خوشحال شدم نشون داد م بهمه فردای اون روز رفتم دکتر بهش گفتم واسم یه سنوگرافی نوشت من انجام دادم توسونوگرافی چهار هفته پنج روز بود رفتم به دکتر نشون دادم بعد بهم گفت که سن حامله گیت کمه توباید بیشتر میبودی حتملا توشکمت مورده ناراحت شدم رفتم به شوهر م گفتنم اونم خیلی ناراحت شد قرار بود هفته بعد ی یه سونوگرافی دیگه برم رفتم سنودادم شد پنج هفته پنج روز خوش حال شدم رفتم به دکتر نشون دادم بعد گفت نمیدونم ولی یه مشکلی هست دوباره یه سنو دیگه نوشت برام هفته بعد رفتم سنو گرفتم شدشیش هفته پنج روز رفتم نشون دادم دوباره قرار بود واسه ماه اینده سنو بدم که قلبش درست شده یانه دوهفته گذشت من لکه بینی پیدا کرم بعد خونریزی یک تیکه لخته خون بزرگم اومد من فکردم بچه بود سقت شد رفتم دکتر واسم یه سنو نوشت من گرفتم گفت سقط نکردم ولی این مول منگفتم یعنی چی گفت باید بری کورتاج بشی رفتم به دکتر سنو نشون دادم گفت باید بستری بشی تاکورتاژت کنم بعد که کورتاژ شدم بهم گفت شیش تایک سال باید جلو گیری داشته باشید