2737
2739

 بارها شنیدم میگن دختری که تو خیابون گریه میکنه دیگه چیزی برای از دست دادن نداره کاملا این قضیه رو درک کردم

خودم دوبار بدجوری تو خیابون گریه کردم یه بارش بخاطر این بود که مشکل خونوادگی داشتم و از ترس پاشیدن زندگیمون و بدبختی تو خیابون زار زار گریه میکردم که اخرش با تهدید دوستپسرم و کار بیخودی که کرد از ترس ساکت شدم

یه بار دیگه هم ماه قبل که تو محل کار تحقیرم کردن و بیکار شدم اون شب ساعت ۹ و نیم ده شب تو خیابون گریه کردم و همه ارایشم بهم ریخت جرات هم نداشتم به خونوادم بگم قضیه رو مجبور شدم اون موقع شب برم تو پارک بشینم و اشکامو بریزم بعد بیام خونه باز وقتی اومدم خونه تابلو بودم

چه شب وحشتناکی بود همه پسرا فکر میکردن من چه مشکلی دارم که اونجوری گریه میکنم و قیافم اون شکلی شده

چقد برام مزاحمت ایجاد میکردن نامردا😔

چرا تو جامعه ما دخترا امنیت ندارن همینش بیشتر دلمو میسوزونه اخه وقتی یه دختر تو خیابون گریه میکنه اون لحظه به درجه ای رسیده که دست خودش نیست کاراش چرا پسرا درکش نمیکنن و بیشتر سو استفاده میکنن ازش


اینکه می گویند:راه باز است و جاده دراز...یعنی راه رفتن باز است...اما جاده ی جبران دراز…
آره منم گریه کردم. تازه بارون شدیدم میبارید. فضا رمانتیک‌. موش آبکشیده شده بودم.     &n ...

حتما یه مشکلی داشتی دیگه وگرنه کی خوشش میاد بقیه اشکاشو ببینن و مسخرش کنن😔

اینکه می گویند:راه باز است و جاده دراز...یعنی راه رفتن باز است...اما جاده ی جبران دراز…


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

زیاد پیش اومده

اخرین بار همین دو سه ماه پیش بود با کلی امید و آرزو رفتم جایی دنبال کار همه ی شرایطشم داشتم اما خیلی بد برخورد کردن باهام و ردم کردن 

زدم بیرون زنگ زدم به شوهرم و یه عالمه گریه کردم

((📖تاپیک کتابخوانی📖))((🎵تاپیک آهنگ🎵))در دیدگان آینه‌ها گوئی حرکات و رنگها و تصاویر وارونه منعکس می‌گشت و برفراز سر دلقکان پست و چهرۀ وقیح فواحش یک هالۀ مقدس نورانی مانند چتر مشتعلی می‌سوخت. خورشید مرده بود، خورشید مرده بود و فردا در ذهن کودکان مفهوم گنگ گمشده‌ای داشت. آنها غرابت این لفظ کهنه را در مشق‌های خود با لکهٔ درشت سیاهی تصویر می‌نمودند. مردم، گروه ساقط مردم، دل‌مرده و تکیده و مبهوت در زیر بار شوم جسدهاشان از غربتی به غربت دیگر می‌رفتند و میل دردناک جنایت در دستهایشان متورم می‌شد. آه، ای صدای زندانی... آیا شکوه یأس تو هرگز از هیچ سوی این شب منفور نقبی به سوی نور نخواهد زد؟ آه، ای صدای زندانی... ای آخرین صدای صداها... (فروغ فرخزاد- آیه‌های زمینی)
الهي هيچ كس به اين مرحله نرسه🙏

خدا کنه❤ 

دردی که ادم اون لحظه تو دلش میکشه به کنار دردی که بقیه با نگاهاشونو مزاحمتاشون به ادم وارد میکنن عین چاقو برندست امیدوارم هیچکس به این حال بد مبتلا نشه

اینکه می گویند:راه باز است و جاده دراز...یعنی راه رفتن باز است...اما جاده ی جبران دراز…
2738

نه پیش اومده خیلی ناراحت باشم ولی خودمو کنترل کردم 

دوستان عزیز وقتی همسرتون جواب تلفنتون رو نمیده و یا تلفنش خاموشه لزوما در حال خیانت نیست .شاید،گوشیش رو جایی جا گذاشته یا شارژ موبایلش تموم شده...وقتی یه خانم با تیپ خفن می بینی،لزوما اون آدم فاسد نیست ! ... وقتی توی سالن انتظار فرودگاه یه مرد سیه چهره لاغر رو میبینی که زیر چشمش گود رفته و داره چرت میزنه لزوما اون یه معتاد نیست. شاید یه آدم زحمتکشه که دوشبانه روزه نخوابیده و برای یه لقمه نون رفته اونور مملکت و خسته و کوفته برگشته... این که یه آدم توی کوچه داره دادو بیداد میکنه و بدو بیراه میگه لزوما آدم بی فرهنگی نیست،شاید اون روز سختی رو گذرونده،روزی که ممکنه برای هرکدوم از ما پیش بیاد.چه خوبه که راجع به دیگران و خصوصا دوستان خودمون راحت قضاوت نکنیم چون ممکنه راجع به خودمون هم همینطور قضاوت بشه... 🌺 
یه بار ظهر دو سال پیش یه بار عصر دو ماه پیش خیلی حس بی پناهی میکنه آدم

فکر کن محل کار من یکی از باکلاس ترین جاهای شهر بود با ادمای افاده ای من از اونجا با صدای بلند گریه کردم تا جایی که دیگه کم اوردم و رفتم نشستم فکر میکنم تا عمر داریم اون لحظه ها از خاطرمون نرن همین بی پناهی ها و درک نشدنا کار دست ادم میده

اینکه می گویند:راه باز است و جاده دراز...یعنی راه رفتن باز است...اما جاده ی جبران دراز…

برا منم پیش اومده بود خودمم نمیدونم چرا گریه کردم اخه مسئله گریه داری نبود ولی کسی اذیتم نکرد خوشبختانه .یه پیرمردم بهم گفت ان شالله خدا مشکلتو حل کنه خیلی نازاحت شدم 

نظام قدیمم که میخوام تغییر نظام بدم و جدید رو کنکور بدم اگه کسی هست با هم درس بخونیم پیام بده بهم .

اوهوم.منم دلم خیلی شکسته بود بخاطر حرف دکترم.از مطب تا خونه زار زدم.مامانمم کنارم بود طفلی چیزی نگفت که من گریه عو تر نشم

سقط مکرر داشتم به همراه تنبلی  تخمدان و ذخیره نیم  با اصلاح سبک به روش فلورا تاجیکی و تغییر مسیر زندگی صاحب نی نی شدم  
زیاد پیش اومده اخرین بار همین دو سه ماه پیش بود با کلی امید و آرزو رفتم جایی دنبال کار همه ی شرایطش ...

درکت میکنم کاخ ارزوهای ادم رو سرش خراب میشه💔💔

اینکه می گویند:راه باز است و جاده دراز...یعنی راه رفتن باز است...اما جاده ی جبران دراز…
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز