دیشب بازم تنها خوابیدم. خواب دیدم شوهرم با لگد درو باز کرد رفت توی حموم من خیلی ترسیدم. یه مرد پشت سرش اومد توی خونه. هرچی به مرده گفتم برو بیرون از خونه تا شوهرم از حمام بیاد گوش نکرد بهم توهین کرد بعد دست روم بلند کرد!!!
رفتم در حمامو بکوبم شوهرمو صدا کنم دستم هیچ جونی نداشت در صدا نمیداد. دیدم یه چسب پهن رو لبامه. اونو دراوردم هرچی جیغ زدم و واسه شوهرم تعریف کردم در حمامو باز نکرد داشت دوش میگرفت به من گفت برو گمشو
بعدم از خواب پریدم دوباره خوابم برد دیدم عروسیمه با همسر خودم. تور روی سرم فوق العاده بووووود. خیلی قشنگ و شیک بود.
تعبیرارو الان نگاه کردم عروس شدن که نشونه های بدی بود. شر و ناراحتی.
شوهرم بک هفته س از خونه قهر کرده و میگه باید همین انرور به خانوادت بگی باید جدا شیم
فک کنم جدا شیم دیگه واقعا. چقد احساس تنهایی و غم دارم
گلم بنظرم سر زده برگزد خونت بهش بگو دلت تنگ شده ه از احساست بگو.
ببخشید رک میگم ولی باهاش رابطه داشته باش.
مطمنا یه عشقی بیدار میشه
یعنی واقعا اگه از اول اینجوری بوده پس چرا باهاش عروسی کردی؟یعنی یهو تبدیل به این ادم شد؟مشاورم کمکی نمیکنی تا اگه خودتون نخوایین طرفین باید باید باهم حرف بزنن.بهش بگو جدا بشیم چی میشه تهش که چی؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
