دوستان برادری دارم ته تغاری! 😒
ایشون حدود 24 سالشونه و یه جایی با حقوق 2 تومن مشغول کاره دو سه ساله..سربازی هم نرفته..یه مدت خیلی بیخیال بود خیلییییی همه اش گیم بازی میکرد...هرچی میگفتیم پسر به فکر آینده و شغل خوب باش اصلا به کله اش نمیرفت که نمیرفت... اصلا پولش رو جمع نکرده خوب ...حدود 30 میلیون هم موقع خرید خونه مون به بابام کمک کرد پارسال که هنوز بهش برنگردوندیم متاسفانه
ما خونه قبلی با داییم مشترک بودیم خیلیییی زجر کشیدیم زنداییم هر روز با داییم دعوا میکرد با ما دعوا داشت ...هر روز شاهد کاغذهای دعا و طلسم و وسایل عجیب و غریب تو گوشه های حیاط و پشت در و...اینا بودیم..کلا پول داییم خرج دعانویسها میشد😥😒
خدا رو شکر تونستیم خودمونو نجات بدیم خونه رو فروختیم الان یه خونه 1طبقه خریدیم با یه حیاط نقلی که خیلی توش راحتیم چون دیگه مصائب و مشکلات قبل رو نداریم
الان این داداش گل ما نه خونه داره نه ماشینی... یه آقایی بهش گفته ما تو فامیل یه دختر 18 ساله خوب داریم بابا مامانش خوب هستن بیا اینو بگیر!!!!! بعد بدون اجازه رفته عکس داداشمو نشون اون خانواده داده و شرایطش رو گفته..اونا هم گفتن بعد سوم امام شماره خونه مون رو بدید مامان آقا پسر زنگ بزنن قرار بذاریم!!!! 😯 بعد گفتن اصلا مهم نیست خونه ماشین نداشته باشه فقط پسر سالمی باشه کافیه!!!!!! 😐
دیشب به من گفت منم به مامانم گفتم...مامانم گفت اصلا نمیرممممم واسه چی برم دم در خونه دختر مردم..وقتی پسرم پس انداز خوب و خونه نداره...اون دختر فردا انتظاراتی داره دیگه...با کدوم سرمایه و پول😰
سوالم اینه:
1. به نظرتون صلاحه ما پا شیم بریم دختر رو ببینیم؟
2. داداشم گفت میخواد طبقه دوم خونه رو با پول خودش بسازه و بابام به نامش کنه!!!! و اونجا بشه خونشون😥 اصلا دوست ندارم این آشیونه کوچیکی که بعد مدتها بعد تحمل اونهمه بدی های زنداییم تونستیم بخریم بازم بشه شریکی و یه عروس بیاد که معلوم نیست بشه لنگه همون زندایی یا نه😢😒😐دوست دارم پولاشو جمع کنه ماهم جمع کنیم یه کمکی بهش بکنیم دو سه سال بعد یه آپارتمان بخره بعد ازدواج کنه برنن تو آپارتمان خودشون...آخه تجربه نشون داده یه خونه بودن همیشه مشکلات داره...و من نمیخوام مامانم بازم زجر بکشه