خيلي طولاني نميكنم
ده روز پريودم من خيلي بد پريود ميشم سه چهار روز دل درد شديد
من هر جمعه و يه بارم تو هفته ميرم خونه مادر شوهرم كه زن عموم هم هست
حالا ديروز به شوهرم گفته بود زنت ده روز پاشو اينجا نزاشته من مريض بودم (خوب ميدوتست من خودمم خيلي حالم بده و دكتر رفتم)
از طرفي هم زنت گفته ميخوام سارينا و پرنيان رو ادب كنم يعني جاري هامو اونا بزرگترن
شوهرم زنگ زد گفت شما اين حرفا رو گفتي ؟من چشام گرد شد گفتم وااااااا اخه اون بنده خدا ها جز عزت و احترام به من كاري نكردن چرا من بايد اين حرفا رو در موردشون بزنم
از طرفم دروغ گفته
منم سريع رفتم خونش نزديكه گفتم كي من اين حرفا رو زدم جلو شوهرم