والا من انقد تعجب کردم
برادر شوهرای من اثلا روشون نمیشه تو صورتم نگا کنن با اینکه از من بزرگترن
شوهرم با برادرش خونه مجردی داشتن موقع عقد که میرفتم شوهرم انقد به داداشش اعتماد داشت میگفت شال یا لباس آستین دار نپوش راحت باش ولی من بازم روم نمیشد ولی اون بیچاره ام اصلا نگا نمیکرد که بخواد چیزی ببینه