برادرشوهرم دوساله جداشده....دوسال پیش بم زنگ زد احوالپرسی و اینا و ازم خواست حالم بد شد یا کاری داشتم بش زنگ بزنم و کلی عزیزم و جونم قربون صدقه..منم پشت تلفن از خجالت اب شدم.و ازم خواست به کسی نگم بم زنگ زده..اینا کلا هیچکدومشون بمن یبار زنگ نزدن فوقش به گوشی شوهرم بعد از گوشی شوهرم با من حرف میزنن.منم این مدت از ترس اینکه بمن انگ تهمت و دروغ بزنن و بگن نه زنگی در کار نبوده و دروغه هیجی نگفتن...کلا رابطه امون رو باش قطع کردم و اصلا خونشون نرفتم .چند روز پیش خونه مادرشوهرم همه جمع بودیم اونم بود فقط حواسش بمن بود تو سفره جلو این همه برا من از کاسه خودش گوشت میزاشت تو بشقابم یا مثلا لیوان رو یخ میذاشت نوشابه برام میزاشت ....برادرا دیگش اینطور نیستن اینم اینطور نبود...نمیدونم اخیرا چش شده؟؟!!!ما کلا این رفتارا برامون عادی نیست حتی خواهرشوهرمم دیدم سرخ شد و چپ چپ نگاهش کرد.حتی اومد اشپزخونه ظرفارو از دستم گرفت ظرفا رو بشوره....منظور برادرشوهرم چیه ازین کاراش؟؟؟؟
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
رونده برادر شوهر منم سه ساله طلاق گرفته اونروز به من میگف شب بیا بمون خونه ی ما شوهرم شیفت بود منم خونه ی مادر شوهرم بودم میخواستم بیام خونه به زور گیر داده بود نرو بیا بریم خونه ی من بچه ها هم خوشحال میشن دوتا دختر اون داره دوتا من منم گفتم نه ممنون
Smile and embrace this beautiful day take another step toward your dreams today لبخند بزن واین روز زیبا رو در آغوش بگیر امروز یه قدم دیگه به سمت رویاهات بردار