دیروز من تصادف کردم خوردم به تریلی ساعت دو به شوهرم خبر دادن بااینکه میدونم میتونست مرخصی بگیره اصلا نگرفت و حتی نگفت گوشی بده به خودش ببینم حالش خوبه یانه
شش از سر کار اومد تا هفت ریلکسسسس آماده شد به خودش رسید اومد بیمارستان اونم واسه ترخیص منم چون بچه کوچک داشتم خودم رضایت داده بودم که برم اومد اصلا انگار نه انگار که بابا تصااادف کرده حداقل بپرس خوبی😢
فک کنم اینطوری ک شما تعریف کردی خودش ماشینتو دست کاری کرده بوده! 😁
عجب بیشعوریه
😦الکی نگو
خیلی عجیبه شوهرت
😥😥😥😥با ماشین بودی؟
وا این چه شوهریه دیگه یا کلا خیلی آدم خونسرد و ریلکسیه یا مطمئن بوده شما چیزیتون نشده .
خاک بر سرش ببخشیدا
چون شوهر خودمم به خاطر غرورش خیلی جاها بیخیال نشون میده خودشو گفتم😐
برو عامو خداتو شکر کن طوریت نشده توی تصادف. عجبا. واقعا شوکه ای چیزی نشدی؟ بعد رفتی توی این فکر که چرا نیومده چرا نپرسیده چرا دیر اومده. یه کمی واسم عجیب بود. من بودم خدایی نکرده اصلا شوکه میشدم نمیفهمیدم کی اومده کی رفته
فک کنم ناراحت شده از اینکه دور از جونت چیزیت نشده😐
حالا اومدم خونه
تا مامانم میگه وای حالت خوبه پات فلانه گردنت خوبه همسرش میگه هیچت نیست 😓واقعا دیگه داشتم از بغض میترکیدم چرا این تا این حد بی شعوری رفتم تو اتاق درست دوسااااعت گریه کردم اصلا انگار نه انگار
براش متاسفم ،حالا باهاش بحث نکن ک چرا نیومدی چرا نرفتی چرا ناراحت نشدی؟؟؟؟؟ چون میفهمه اذیت میشی و بدتر میشه.
اسمون گرده عزیزم فقط باهرشخصی بایدمثه خودش بود.
