ارمین یه ماه میره دبی بعدازچندماه یه پاکت میاددست نفس که ارمین بهش خیانت کرده .پسرشون یونا مریض میشه سه سالش که میشه میمیره .نعیم باشروین برادرزنش که توسوئدیه موسسه دارن پولای ارمین میکشن بالا ثریا همون دختره که بارداربوده همه میفهمن که ازنعیم داداش نفس حامله شده . نعیم میوفته زندان پولای ارمین استردادمیشه .شروین که عاشق نفس بوده نفس ومیدزده ولی بعدش نفس ازدستش فرارمیکنه نفس ونگینم باهم حامله شدن .وبعداززندان رفتن نعیم هرچهارنفرعروسی میگیرن وهمون شب ئالان دختر ارمین ونفس به دنیامیاد.تمام