دارم دق میکنم

ولشون کن مادرشه  دیگه .نمیشه کات کرد که.

انقدر دعوا و کتک کاری سر مادرش کردم هیچ نتیجه ای نداشت. الان دیگه روشمو عوض کردم زندگیم آروم شد. هیچ وقت سر مادرش بحث نکن. همیشه وقتی میره اونجا ناراحت نکن خودتو بگو بره مگه میخورنش. بر میگرده آخرش پیش من. الانم ذکر یا دود بخون 

ظاهری هم شده تو اظهار پشیمونی کن یه کاری کن که از سرش دراد که از مادرش بدت میاد الکی ادعای ادمای دلسوز برا مادرش درار مثل ایکنه دلت تنگ شده برا مادرش یا دوسش داری بابا زندگیت مهمتره اعصابت اروم میشه اینجوری

شما توقع نابه جایی داری میگی تنها نره اونجا

خب بره چی میشه

قولی میده که فقط شمارو ساکت کنه

بعد هم هیچ کس با مادرشوهر خواهر شوهر مشکل نداره، مشکل اصلی همون رن و شوهرن که نمیتونن تعادل ایجاد کنن

استارتر من کاری به هیچ چیز دیگه ای ندارم الان . ولی با کمال احترام بهت میگم درخواست اینکه ایشون بدون شما نره خونه ی مامانش واقعا به جا نیست . کما اینکه ایشون هم نمیتونه چنین درخواستی ازت کنه . اگر مادرشوهرت دعا مینویسه یا هرچی ، براش راه حل دیگه ای پیدا کن . ولی اینو بدون هرکدوم از ما حق داریم در تنهایی و خلوت هم پدر و مادرمون رو ببینیم؛ هرچند از نظر بقیه ، بدترین آدمهای دنیا باشن 

ا نایی ک میگن این خانم اشتباه میکنه ک نمیزاره مادرشو تنها ببینه صد در صد جای ایشون نیستن ، حتنا چیزی از مادرش دیده ک چشمش ترسیده والا اگه اتفاقی نمیوفتاد دور از جون مریض نبود ک الکی دعوا بندازه .

با دعا و این چیزا بدتر از این نمیشه زندگیت، خیالت تخت

عزیزم قبول کن درخواست به جایی نیست . شرایطت رو درک میکنم ولی با این رفتار فقط شوهرت رو ذلّه میکنی. هیچ انسانی اینجور مراقبت ها رو دوست نداره . چه مرد چه زن

بعضی خانم ها و بعضی اقایون توقعات زیادی دارن، چی دیده؟ دعا دیده دیگه، اگه بیشتر بود که میگفت، ایشون میتونه نره اما نمیتونه از شوهرش بخواد که نره

اصلا این که با هم بریم یعنی میخواد کنترل کنه همه چیزو، 

جای تو بودم وقتی از خونه مادرش میومد به جای حساس بودن اینقد بهش محبت میکردم و احترام میزاشتم ک اگه چیزی هم گفتن یادش بره و شرمنده شه

از کجا میدونی؟ مطمعن باش تو این ۸ سال خیلی چیزا دیده ک به اینجا رسیده ، نمیتونه ک بیاد ۸ سالو با جزئیات بگه یه نمونشو گفته ، توقع زیادیه ک بخاد ارامش داشته باشه تو زندگی ؟ خیلی سخته ادم با شوهرش مشکلی نداشته باشه و یه نفر سوم بیاد و دعوا بندازه تو خونش ... ادم تا تحربه نکرده باشه نمیتونه درک کنه ...

بنظرم تا راه اینکه از شهرتون برین 

با دعوا هیچی درست نمیشه، ایه 33سوره الرحمن به اب بخون وتو غذاتون بریز تا خدا نگه دارتون باشه ،هرشب سوره توحید رو بخون به خودتون فوت کت ،با خدا که باشی دورت یک هاله میاد

رفتار خودت از صدتا جادو جنبل بدتر بود برایرزندگیت 

شوهرت رو دیونه کردی با غر زدنت سرتنها رفتن به خونه مادرش ،مگه اسیرته

تو جلو مادرش احترام میذاری پشت سرش انقدبهدشوهرت چیز میگی که کلافش میکنی

بذارگاهی هم تنها بره تا مادرشوهرت بفهمهدهیچ نیازی به دعا و نگرانی نیست پسرش زن هم که گرفته بازهم پسرشه