من فوبیای خون دارم. خیلی میترسم وقتی میریم ازمایش حتما باید یکی باشه. شوهرم کنارم بود گفت نگاه نکن به سرنگ(چون میبینم میترسم) زنه با عصبانیت گفت اقا لی لی به لالاش نزار
ما ادم نیستیم ما زن نیستیم اینا همش لوسبازیه!!!باباشون باشه جیک نمیزنن. شوهرم گفت اتفاقا امانته باباشه که اینجور امانت داری میکنم، یهو یکی از لابی اومد تو گفت بیچاره داره گولت میزنه بزا یکسال بگذزه چنان حالتو بگیره تنهایی بیای خون بدی راحت تری!!!!!😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐ینی اولین بار بودا اون ازمایشگاه میرفتم ولی اینقدر تلخی دیرم