بابام باز دیوونه شده 😢😢 خدایا نجاتم بده

آفرین 👍👍👍👍👍

اینو جدی میگم باباها اگه غرنزنن سکته میکنن چقدرفشاراقتصادی زیادشده من که قشنگ حس میکنم

عزیزم منم تو خونه پدرم خیلیااذیت بودم .حتی لوازم آرایش داشتم رو میریختن تو رودخونه.خواهرام برام لوازم آرایشاییکه نمیخواستن و میاوردم میگشتن تو کیفم میریختن تو رودخونه نزدیک خونمون.فحش میداد .نفرین میکرد.مادرم از من حمایت که میکرد مادرمم نفرین میکرد و میزد.تو سن بلوغ بودم جوش میزدم با صابون صورتم رو میشستم تو حیات.سطل آب و میریخت رو سرم.ازش متنفرم از اون از برادرام.و همونقدرم برای مظلومیت مادرم ناراحتم.و بروی خودم نمیارم.تو سن 18 سالگی نزدیک 19 بزور شوهرم دادن.گفتم نمیخوام گفتن که اگه شوهر نکنی کچلت میکنیم صفر میزنیم کلتو.بعد تاپیک میزنم از بدبختیم میگم.الانم بعد از 8 سال دارم جدا میشم و تنها زندگی کنم  

ي روز مادر ميشي ميفهمي درد پدرومادرتو

لج نكن با پدرت 

تو مهموني تو خونشون 

مثل مهموني كه قراره ي تايم زياد اونجا باشه رفتار كن

فك كن قراره دوسال خونه داييت زندگي كني همونطوري برخورد كن

یاد کارای بابای خودم افتادم وای ک چقدر عذابم داد از دست اون شوهر کردم ‌یادمه ی بار مودم رو برداشت ی هفته بهم نداد. وااااااای خیلی سخته....خداروشکر شوهرم خوبه ب آرامش رسیدم بخدا

الان ک شوهر کردم بچه دارم رفتارش خوب شد ولی دیگه نمیتونم خوشم بیاد ازش...

عزیزم من همیشه دعامیکنم کاش بابام بودباکمربندتنموسیاه میکردهربلایی میخاست سرم میاوردولی بودمتاسفانه دوسالم بودفوت شدقدرباباتوبدون اوناهم مسولییتاشون زیاده مشغله فکریشون زیاده اونم تواین گرونی.بالاخره بایدیه جوری خودشونوخالی کنن لابددیوارازتوکوتاهترنبوده عزیزم

اينو يادت باشه هيچ چيز از هيچ كس بعيد نيست

خيليا هستن بخاطر شيرين شدن خودشونو و خوب شدن خودشون حتي حاضرند خواهرشونو بكوبونن 

الهی بمیرم برا دلت 

چجوری تونیست؟

ای بابا، خدا خوبشون کنه، آدم حواسش به دشمنشم هست دیگه چه برسه به خواهر که عزیز آدمه 😐

من این رو نوشتم چون بنظر من سر سالها شام نخوردن یه نفر نباید دعوا بشه وفحش وفحشکاری،شاید اشتباه میکنه که نمیخوره اما پنج ماهه نیست که با شام نخوردن بمیره سر همین باباش از کوره در بره

بنظر من بابات بازم عادیه،بعضی پدرا اینجورن ،من خواهرت رو درک نمیکنم،بجای آروم کردن جو بیشتر جو رو متشنج میکرده،وقت دعوا بهتره به بابات آب بده ،نه اینکه دائم فحش بده خواهرت ،این سر و صدای خواهرت بیشتر بابات رو عصبانی میکرده،

استارتر خودت مقصری.  پدر ت نمی خواد ناراحتی تو رو ببینه. وقتی میگرن می گیری و عصبی میشی مگه مجبور ی نوحه گوش بدی. اگه به حرف پدر و مادر ت گوش بدی و اونا رو خوشحال کنی که دختر جوانی مثل تو دارند هزار برابر ثواب بیشتر می بری. 

من بر عکس تو هر وقت بابا م ناراحت میشد و  قهر می کرد و غذا نمی خورد من لج می کردم و می گفتم منم نمی خورم آخه دوست ش دارم 

بابا منم رگ گجی داره (به صورت ارثی مامانبزرگ و بابا بزرگ و ..‌.)😑درک میکنم خیلی رو اعصابن

زندگی آسونتر نمیشه هیچوقت ، تو قوی تر شو.... الان پدر مادرتن نازتو میکشن فک کردی شوهر کنی میاد نازتو بکشه عمرااااا