تو شوکم
حس پس زذه شدن دارم☹️😢
احتمالا پشت سرت با هم یه چیزی گفتن 🤔😁
خوب خودت مقصری میرفتی سر سفره با غذا بازی میکردی تا اینهمه سرکوفت نشنوی
خب مشکلت چیه عزیزم
دلش پر بوده از یه جا دیگه منم اینقدر میکشم ک حد نداره ولی بدون این روزگارا تموم میشه چه خوب چه بد خودم اینقدر دیشب گریه کردم که الان تمام دور چشمام زخمه از بس دستمال کشیدم
برگشنه به مامانم میگه سری بعد کتکش میزنم تا حالا نزدمش
اعصابمو خرد کردید
این چه زندگیه
و.... باز یادم بیفته میگم
درصورتی که من کاری نکردم
فقط عصر با مامانم بحث کردیم
اصلا مامان خودمع دوست داریم دعوا کنیم به اون چه
باباها گاهی وقتا بی منطق میشن😒 چون بلد نیستن با دختر چجوری رفتار کنن
هرچقدرم که رفتار ما بچه ها اشتباه باشه اونا سنی ازشون گذشته باید پخته تر عمل کنن
حتمن خواهرت چیزی گفته پشت سرت
بچه ها خیلی ناراحتم من مجردم هیچ پناهی ندارم کاش ازدواج کنم راحت شم خوشبخت شم
چند سالته
وا به خاطریه شام نخوردن؟
به دل نگیر، می دونم روی مخه ولی باباها اوف اوف نکنن شبشون روز نمیشه، منم بابام یه نفس فحش میده، به همه چی حتی سنجاقک اگر بیاد توی حیاط به اونم فحش میده. ولی بعد با خواهرت صحبت کن بگو کارش زشته، چه معنی داره دو تا خواهر باید با هم یکی باشن نه اینکه مقابل هم.
درازیدم 🙄🙄🙄🙄
این یکی رو دیگه وارد زبان و ادبیات نکنید😒😒😒
والا نفهمیدم ببخشیدا ولی کلا انگار خونوادت خود درگیری دارن توشام نمیخوری بابات قاشق پرت میکنه ابجیت همینجوری فوش میده یعنی چی 😕😑😑
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
