دیروز پسرم میخواست با کاغذ دفتر کاردستی درست کنه پنج سالشه خوب سرش نمیشه از طرفی محل نمیزاره
مامانم به داداش گفت هواست هست داره دفترت رو پاره میکنه
بابام برداشت با یه لحن خیلی بد گفت بکنه بچه یه اگر حرفی بزنیم فلان میشه طلبکار مون میشه
همش گیر میده به پسرم
آخه پسرم نوه اول از هر دو طرف هست
یه خورده بد بار اومده بعد تو بچگی مریضی سختی گرفت به همین دلیل خیلی اذیت نکردم
الانم لکنت داره حرفا رو کش میده
مثلا میگه پارسا کنترل یا مثلا بالش رو بیار پسرم جواب نمیده اون عصبانی میشه
دم به ساعت میگه من گرسنه مه مامانم غذا بهش میده فرض کنید ماست بابام میگه با نون نمیخوره دودقه دیگه باز گشنه میشه
یا مثلا میره بیرون در محکم بسته میشه حتی کم صدا بده عصبی میشه
نوه همسایه مامانم میاد خونمون باهم بازی کنن اون خرابکاری کنه منت میزاره سر من همه حرفاس با لحن بد و افتضاح هست تند و متلک
پسرم هیچی غذا نمیخوره پریروز گفتم یه مامانم وای مامان کاش همش مسعود خونه باشه
صبا بیدار که میشه صبحانه مفصل واسه بچه ها آماده میکنه
عصر همون روز مامان داشت میگفت وااااااااااااای پارسا قدر کم غذا شده بابا برداشت گفت اینا هیچ نمیدن بهش فقط تنقلات
توقع داره میریم مغازه هیچی نخریم برا بچه
همش داره متلک میگه بخاطراینکه بچه م ظلمه منم همش دارم میگم پارسا بشین پارسا بشین خبرت بشین بی شعور بشین
والا تلویزیون پویا میزاره پسرم اونجا بره بیشتر میشینه کنار تلویزیون
بخدا دیروز میگفت اینجا میاد همش تلویزیون در
اختیارشه با لحن بد
دیروز حرفش زور بود منم پاشدم پسرمو زدم
میگه آینده بچه ت رو میبینم
میگم چی میشه معتاد میشه لوس میشه عرق خور میشه چطور میشه
والا سه تا بچه هستیم از ترسش جرئت نداشتیم در یخچال رو باز کنیم
الانم سه تا عصبی هستیم گوشه گیر چه فایده
والا بهش گفتم
پشیمون هستم پسرمو بخاطر اون کنم زدم😢😢😭😭😭😭 معتاده بابام