بدترین لحظه ی عمرم وقتی بود که واسه پسردایی مامانم که آدم فوق العاده متشخصی هست اشتباهی به جای استیکر تشکر استیکری با این مضمون فرستادم👈خیلی میخوامت بچهکی....ونی😢😢اونموقع تل قابلیت حذف نداشت از خجالت دستام یخ شده بود و حالت تهوع گرفتم
با آدمای خوب، بد تا نکنین اینا دل جبران کردن ندارن، بعدا خودِ خدا باهاتون حساب میکنه ها🪴⛈
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.