یا_ارحم_الراحمین مدیر استارتر عضویت: 1397/11/12 تعداد پست: 3795 عنوان قضاوت کنید ببینید من اشتباه کردم یا مامانم مقصره؟ 1260 بازدید | 46 پست قبل محرم گفتیه روز درمیان میرم مراسم خالت تا بتونم باهات بیرون بیام و راضی شیبعد هر روز رفت اونجاصبح بهش گفتم امروز نرو باهم بریم بیرون حوصلم سر رفته همش خونه امبعد با لحنی که دوس نداره و... گفت باشهمنم عصبی شدم اصلا نخواستم بیای 1398/06/20 | 17:44 1 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
یا_ارحم_الراحمین مدیر استارتر عضویت: 1397/11/12 تعداد پست: 3795 اونم گفت گفتم که نمیرم منم چون ناراحت شدم دوس نداشت بیاد و.. بداخلاقی کردمخلاصه گذشت ناهار خوردیم و رفتم خوابیدمعصر خواهرم بهش یاد میده مگه باباس که میترسیبیا بریم خونه خاله
نفسم،مامانمه عضویت: 1398/03/27 تعداد پست: 10650 توم بامامانت برو مراسم مادرشوهرایی که عروستون شکنجه میدین اذیت میکنین میگین حرف حرف شماست وفکرمیکنین کاری باهاش ندارین یادتون نره اونام خدادارن عدالت خداهم هست ازخدابترسین😭☹😕شبا باگریه میخوابم ازاشکهایم که بخدا گلایه میکنن وامانتن بترس خواهرشوهرای عزیزلطفا توقعتون ازبرادر متاهل کم کنین بخدااون مسئول خرج وهدیه ومناسب وکمک وقرض تووبچه وهمسرت نیس لطفا نگو یدونه برادرم کسی اون ازتوجدانمیکنه ولی بزاربراخودش وزنش خرج کنه مگرنه زنش میگه حرامت باشه
deeniiiz عضویت: 1398/05/10 تعداد پست: 939 تنهایی نمیتونی بری بیرون چند سالته؟؟ بهترین نیستم اما خودمم
پیشول عضویت: 1396/07/02 تعداد پست: 2542 مامان منم این طوره مدام تو گردش و با دوستاش خوش مگذرونه تازه فکر میکنه خیلی واسه من وقت گذاشته
نفسم،مامانمه عضویت: 1398/03/27 تعداد پست: 10650 اونم گفت گفتم که نمیرم منم چون ناراحت شدم دوس نداشت بیاد و.. بداخلاقی کردم خلاصه گذشت ناهار خوردیم ... گفته باشه جای تو بودم قهرنمیکردم میرفتم باهرلحنی بگه مادرته مادرشوهرایی که عروستون شکنجه میدین اذیت میکنین میگین حرف حرف شماست وفکرمیکنین کاری باهاش ندارین یادتون نره اونام خدادارن عدالت خداهم هست ازخدابترسین😭☹😕شبا باگریه میخوابم ازاشکهایم که بخدا گلایه میکنن وامانتن بترس خواهرشوهرای عزیزلطفا توقعتون ازبرادر متاهل کم کنین بخدااون مسئول خرج وهدیه ومناسب وکمک وقرض تووبچه وهمسرت نیس لطفا نگو یدونه برادرم کسی اون ازتوجدانمیکنه ولی بزاربراخودش وزنش خرج کنه مگرنه زنش میگه حرامت باشه
یا_ارحم_الراحمین مدیر استارتر عضویت: 1397/11/12 تعداد پست: 3795 بعد لباسای مامانمو برد بپوشه منم عصبی شدم به مامانم گفتم مگه نگفتی نمیرم پس چرا میری دروغ میگیگفت به قران قسم دوس نداذم برممنمگفتم پس نرو مجبور نیستی بهمن قول دادیلباس پوشید عصبی شدم گفتم قسم دروغ میخوری به قران قران پس بزنه کمرت
delnia_titr عضویت: 1398/03/17 تعداد پست: 12614 چقد خوب ک با مادرت حال میکنیمن دوس نداشتم با مادرم بیرون برم
silk عضویت: 1397/02/28 تعداد پست: 16469 دقیق نفهمیدم چی شد ولی فکر کنم مقصر شمایید. مادرها یک عمر بچه داری کردن الان باید روابط دلخواهشون رو داشته باشن . اگر خودش دوست داشت با شما بیاد اوکی ولی اگر تحمیل باشه صحیح نیست
silk عضویت: 1397/02/28 تعداد پست: 16469 بعد لباسای مامانمو برد بپوشه منم عصبی شدم به مامانم گفتم مگه نگفتی نمیرم پس چرا میری دروغ میگی گفت ... وای وای وایعزیزم نکن اینطوری
یا_ارحم_الراحمین مدیر استارتر عضویت: 1397/11/12 تعداد پست: 3795 بعد میگه مثل حضرت زینب اواره ام این میگه برو اون میگه نرودارم میترکم از حرصمثل زن و شوهریمبا مامانم چند روز خوبیم بعد یه کاری میکنه گند میزنه اعصابم چند روز ناراحت قهر میشم ازش
delnia_titr عضویت: 1398/03/17 تعداد پست: 12614 طبیعی هست ک معیار و تمالتون فرق دارنهر کسی با همسال خودش بهش بیشتر خوش میگذره
maryam358 عضویت: 1396/10/09 تعداد پست: 7328 قدرشو بدون ... دوستان، ميشه لطفاً براي آرامش روح مامانم يه صلوات بفرستين...❤️