یه بارم بابام رفته بود خرید کنه برای کارش بعد شب دیر وقت رسیده بود اونوقتا من اول ابتدایی بودم از خواب بیدار شدیم دیدم تو کل خونه عروسک چیده یه عالمه برامون اندازه یه گونی عروسک خریده بود با اینکه شب دیر وقت رسیده بود و خسته بود ولی میخواس سورپرایز شیم خیلی خوب بود هنوزم یاداوریش شیرینه
من بیوم و اون پسر مجرد فک نمیکردم بهم پیشنهاد ازدواج بده اما داد خخخ بهترین سورپرازش بود
من عشقم سربازی که بود روز آخرش رفت واسه کاراش الکی بهم گفت چهارماه دیگه واسم زدن و باید وایسم درحال گریه بودم زنگم زد گفت بیا دم خونه منم رفتم اونور خیابون با اون فرم نازش خندید واسم و چشمک زد و رفت چون ازدواج نکردیم نشد بپرم بغلش جلو ملت😂
یکی از تولد هام خیلی نامحسوس اجرا کرد و فوق العاده بود اون لحظه... بردم رستوران گردان،خیلی اتفاقی گفت بریم،بعدش گفت کارت پولمو جاگذاشتم ماشین، رفت و برگشت کادوش گوشی بود...خیلی کارشو دوست داشتم بهترین و قشنگترین سورپرایزم بود...بقیه سورپرایزها رو خودش یا دیگران قبلش لو دادن
خیلی فهمیدس
وقتی پریود میشم میگه استراحت کن من خودم همه کارا رو انجام میدم
خیلی خوبی داره ولی با ارزشترینش اینه که تولد مامان و بابام همیشه خودش کیک میخره میریم خونشون بدون اینکه بهم بگه
دوش پشرم گبوله؟
سالگرد عقدمون سورپرایزم کرد.با خونوادم هماهنگکرد و کیک و گل خرید یدفه در خونه رو باز کرد و اومد تو
من به جشن گرفتن مناسب هایی مثل ولنتاین اعتقادی ندارم و فقط تولدامون و سالگرد ازدواجمونو جشن میگیریم... اما سال اول شوهرم مطمئن نبود که نظرم اینطوریه واسه همین کادوی ولنتاین برام خریده بود... منم بدون توجه به این مناسبت رفتم پیشش و چون انتظار هدیه نداشتم سوپرایز شدم وخیلی بهم چسبید☺️ البته وقتی ذوقم تموم شد ازش تشکر کردم و گفتم که این جشنا برام بی معنیه😅 ولی ازون روز که فهمیدیم هدیه گرفتن چقدر حس خوبی داره بی دلیل برای هم میخریم :)
تو بخشیدن خیلی آقاست اگه مثل من بود تا الان بارهها طلاق گرفته بودیم دوما خیلی دوستم داره سوما فقط خودش تصمیم میگیره واسه زندگیمون چهارما دست و دلبازه و پنجما بهترین پدر دنیا واسه دخترم هست ششما اولین عشق و آخرین عشقم هست الان با تمام سختی ها 10 ساله با همیم و در کنار هم سوپرایز یه ماشین خرید البته چونکه از قبل میدونستم زیاد نچسبید
