شب قبل حضرت زینب همه زنان و کودکان را از صحرا جمع آوری کرد و می گویند در خیمه ای که نسوزانده بودند و گویی خیمه نماز امام حسین بوده جمع می کند ،در شب قبل در پی غارت و تاراج خیمه ها همه خیمه ها را سوزانده بودند و همه اموال زنان و کودکان را به غارت برده بودند...زنان بدون چادر ، و مقنعه ، و همه کتک خورده و زخمی، شده بودند ،تا انجا که زنی که در سپاه عمر سعد بود به عمر سعد شکایت کرد وعمر سعد به نزدیک خیام حسینی امد و سیده زینب به او گفت از خودت خجالت نمی کشی که این بلا را سر زنان حرم پیامبر اورده ای ،عمر سعد دستور داد که دیگر به اسرا فعلا کاری نداشته باشند و اموالشان را برگردانند، که هیچ اموالی باز نگشت، همه در یک خیمه جمع شده بودند.... در حوالی ظهر عمر سعد دستور حرکت به سوی کوفه را صادر کرد... وقتی این فرمان صادر شد... ان از خدا بی خبران خیمه ای که 80 زن و بچه مریض وبیمار و سوخته در آن جمع شده بودند آتش زدند...این زنان و کودکان با فریاد وجیغ و فغان شروع به فرار کردن از داخل خیمه ها کردند