2737
2734

ماهی 1بار به اصرار شوهرم میریم خونشون

اینقد میگه کمر درد گرفت غذا درست کردم که روم نمیشه غذا بخورم

حالا خودش هفته ای 1بار خونه ماست و من باید پذیرایی خوبی داشته باشم ازش

حالا برای جاریم غذا درست میکنه میبره خونش جاریمم اصلا بهشمحل نمیده

خیلی به شوهرم میگم منم ادمم اولش قبول میکنه دوباره برمیگرده میگه نمیخوای که تر و خشکش کنی!!!

مادر شوهر من ۴ تا پسر داره چهارتاشونم خیلی دوست داره بعضی وقتا هم الکی لوسشون میکنه

در دل هر سیبی دانه ها محدودند در دل هر دانه سیبها نامحدود ،روزگاریست عجیب دانه باشیم نه سیب                                           طرف عینک نمیزد که نگن عینکیه جلوی پاشو ندید و خورد زمین از فردا بهش گفتن چلاق .... واسه ی خودتون زندگی کنین 🌱🌱🌱

شوهر من اولین پسرشه و عزیز دردونش

افراد سمی شما را دیوانه میکنند. آنها مهارت دارند، که شما را آزار دهند!               تنها رمز این است، که سر حرف خود بمانید و وقتی فردی قصد عبور از مرز شما را دارد ، بر خط قرمز های خود پافشاری کنید.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ماهم اینطوریم شوهرم یک ماه درمیان میاد خونه کارشم خیلی خطرناکه ولی این مادر اصلاااا انگار نه انگار وقتی برمیگرده میگم عزیزم یه زنگ بزن بریم به خونوادت سر بزنیم 

زتگ میزنه میگه نه الان نمیتونم خودم بهتون میگم انقددد نمیگه باز هودمون زنگ.میزنیم 

ولی خودشم نمیاد خدایی بگم اذیت میشم یا هرچی ولی من ادمیم دوست دارم رفتو امد زیاد باشه شوهرم خیلی ازشون رنجیده

دعا کنید هفته دیگه تاپیک بزنم که منم مامان شدم واسم صلوات بفرستین😘
2728

شما اول گیر افکار و محدودیت های ذهنی خودتی بعد رفتار مادرشوهر و شوهر! مثلا اونجا که گفتی انقدر میگه کمرم درد گرفت که روم نمیشه غذا بخورم ... چرا روت نشه؟ مادره وظیفشه گاهی پسر و عروسشو مهمون کنه بخور نوش جااانت. نه اینکه اهمیتی به ناراحتیش ندی ولی میتونی موقع آوردن و جمع کردن سفره یا شستن ظرفا کمکش کنی یا پیشنهاد بده غذای ساده تری بپزه یا پسراشو باهم دعوت کنه که زحمتش کمتر بشه. یا اونجا که گفتی هفته ای یه بار میاد خونه ما و من «باید» بهترین پذیرایی رو بکنم... این بایدو کی بهت تحمیل کرده؟ یا شوهرت یا ذهن خودت. غیر از اینه؟ 

رو این دوتا کار کن مشکلت حل میشه. اول افکار و بایدهای خودت. دوم رابطه ت با شوهرت و اینکه باهم هماهنگ باشین. 

اگر زندگی خانوادگی پرتنشی داریم و تحصیلات و تخصص در زمینه خانواده نداریم نسخه ناموفق زندگی خودمون را برای بقیه نپیچیم ! مثال: همه مردها فلانند، همه زنها فلانند، به شوهر رو نده، جواب بدیشونو با بدی بده، ازدواج نکن، ازدواج بکن، بچه بیار زندگیت شیرین شه... حسن ختامشم اینه که روانشناس و مشاور هیچی حالیشون نیس من خودم یه پا مشاورم!  شما اگه بیل زن بودی که در خونه خودتو سرسبز کرده بودی عزیزدل   
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730