اینقد جلو شوهرم عشوه میکنه
دیروز من خونه بابا بزرگم بودم منتظر شوهرم بودم بیاد دنبالم تا زندایییم بودش تا فهمید پاشود ب خودش رسید
همه نشسته بودن اومد جلو استقبال شوهرم
بعدش من سوار ماشین شودم با شوهرم برم
اومد بیرون زد ب شیشه طرف شوهرم باهاش خداحافظی کرد