چي شد كه ازش متنفر شدين
از اول اينطور بود؟ اگه دست خودتون بود ازش حدا ميشدين؟ يعني همه چي اوكي بود؟
امیدوارم هیچ‌کس مجبور نباشه با کسی که ازش متنفره زیر یه سقف بخوابه.
من خیلی دوست داشتم ولی سر مادرش و پ خونوادش خییییییلی اذیتم کرد و ظلم کرد بهم اگه بچه نداشتم یک ثانیه نمیموندم
بی برنامه بود اغلب بی پول بود و وقتی هم پول دستش میومد الکی خرج می‌کرد. خیالبافی، دروغگو، شکاک بود و زیاد حرف می‌زد. مشاور بهم گفت مریضه و حاضر به درمان نشد و منم اومدم از اون خونه تا اینکه از خانوادش شنیدم از اول بیمار بوده و پنهان کردن. من در طول زندگی با همه ی عیب ها دوستش داشتم و خیلی همراهی و فداکاری کردم. اما الان متنفر هم نیستم بلکه دیگه بهش حسی ندارم.
بدترین درد اینه به اجبار زندگی کنی با کسی که هیچ حسی بهش نداری جز تنفر
منم اول این فکر میکردم اتفاقا میگفتم به یکی از دوستام گفتم خودت عرضه نداری، مگه میشه یه نفر بالغ بزاره کسی تو زندگیش دخالت کنه یا .... اما واقعا میشه، چون از نزدیک دیدم واقعا میشه. گاهی آدمها خیلی از انسانیتشون بدور میشن.
مرسی دوستم از دعای خوبت در حقم❤ واقعا احتیاج دارم از این حال در بیام 😔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
