شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
آخه اون استارتر تو شهر کوچیک بود ناخن کاری و غذای آماده تو شهرای کوچیک زیاد جواب نمیده وگرنه سبزی آماده و پیاز داغ و بادمجون سرخ کرده و حتی نون پختن( اونایی که بلدن )خیاطی ارایشگری در حد بند انداختن و ابرو برداشتن و رنگمو گذاشتن
😍آه باران باران شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی یاد تو را خواهد شست؟؟😍
تو روستا قالی و گلیم یا خوراکی محلی درست کنه بیاره تو مغازه شهر بفروشه. مثل نون و ترشی .
فقط داریم حرف میزنیم. اونی که میخواد بگه "به من چه "باهاش موافقم .لطفا نظر نزاره. واقعا به تو چه .وقتت رو نلف من نکن.برو یه تاپیک دیگه که بهت مربوط باشه والله