دوستان من عقدم و بعد صفر عروسیمه
خانواده همسرم بجز جاری(حسود پلاستیکی)آدم های خوب و مهربونی هستن
من ثبات اخلاقی ندارم بعضی وقتا دوسشون دارم و بعضی وقتا خودبخود حالو حوصلشونو ندارم😕یا تو جمعشون هستم خیلی خوش میگذره و بگو بخند دارم باهاشون یهو ازشون بدم میاد و گپ میکنم😞😞😞
بعدش من میرم طبقه پایین خونه مادرشوهرم و این اخلاق ممکنه علاقه اونا رو نسبت به من کم کنه چون خیلی دوستم دارن و اونا رو از خودم دور کنم(هدففففف خیلی بزرگ جاریمه)
چجوری این اخلاقو ترک کنم؟ نگید نرو تو اون خونه که اصلا موقعیتشو نداریم