مامانم تاحالا چندبار منو خاهرامو ازخونه بیرون کرده و میگه دیگه اینجا نیایین.
یه سری سه هفته نرفتم ولی دیدم نه بهم زنگ میزنه نه چیزی.رفتم خونشون.تازه گفتم من پیش بابام میام.
چندبارهمین جور شدم.ولی این سری گفتم دیگه نرم
حتی اگه شده یه سال.
آخه چرا خدا به مادرحق داده بداخلاق باشه ولی به بچه نه؟؟؟؟؟
هرسری هم که برگشتم ازترس خدا بوده گفتم بالاخره مادره.ولی دیگه خسته شدم آخه بی احترامی چقدر دیگه😢😢😢😢
هربار میرم یه من میرم هزارو یه من برمیگردم.
به نظرتون چه کارکنم.
باورتون نمیشه اگه ده سالم نرم عین خیالش نیس.
آخه مگه میشه؟؟؟؟؟؟