2733
2739
عنوان

من خودم را دوست دارم

| مشاهده متن کامل بحث + 898438 بازدید | 5926 پست
سلام عزیزم   من تو چند تا مقاله خوندم آقایونی که این ویژگی را دارند ، به احتمال خیلی زی ...

ببخشید مثلا چه ارزشی؟ من از اینکه بچم اسیب ببینه میترسم.... بچمون رو دوست داره ولی هر وقت لازم باشه قشنگ ازش به عنوان ابزار استفاده میکنه....بعد هم خیلی منو تهدید میکنه که اگه طلاق بگیرم چه بلاهایی سرم میاره اینکه مثلا با بچه میره از اینجا..ابرومو میبره....ازم به جرم اینکه موبایلشو گرفتم شکایت میکنه...تو فامیل ابرومو میبره....در کل بسیار جلب و بی رحم و ظالمه... خانوادش هم جلب و بی ابرو و پررو اند کلی بابت این کارای پسرشون به من فحاشی کردن ولی من مثل اونا نیستم که حرفهای زشت بتونم بگم حتی تو دعوا.... در کل اینو بگم که ازش میترسمممم....

ببخشید مثلا چه ارزشی؟ من از اینکه بچم اسیب ببینه میترسم.... بچمون رو دوست داره ولی هر وقت لازم باشه ...

خدا بهت صبر بده گلم...واقعا شما یک فرشته هستی که این شرایط رو تحمل میکنی . من حتی یک ثانیه هم نمیتونم همچین مردی رو قبول کنم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
طناز جون اول باید انگیزه همسرت را پیدا کنی..  می تونی غیر مستقیم از زیر زبونش بکشی که چ ...

ممنونم عزیزم بابت راهنماییت

دیشب باهاش صحبت کردم گفتم میخوام تاکسی دربست کنم و ماهانه یه بخشی از حقوقمو بدم چون واقعا برا رفت و آمد اذیتم ولی اگر تو منو میرسوندی این پول نمیرفت توی جیب یه غریبه، خرج زندگیمون میشد.

اونم پرسید کرایه ش چقد میشه؟ گفتم نمیدونم دقیقا

هنوز صحبت نکردم گفت والله من که ماشین ندارم

و دیگه خوابش برد نشد بگم چرا از ماشین پدرت که در اختیارمون گذاشته استفاده نمی کنی

نه اتفاقا یه ادم ترسو و بی لیاقتم...

سلام عزیزم ببخشید این حرف میزنم ولی عقد که متوجه شدی نباید ادامه میدادی باهاش به نظرم چیزایی که شما میگی از هوس باز بودن هم کمی بالاتره و یه بیماریه به نظر من اگه میتونی چنین شرایطی تحمل کنی که هیچی ولی اگه به خودت و بچه ات فک میکنی تو چنین محیطی زندگی کردن خ سخته و بچه هم الگو میگیره از پدرش طرف حتی تنوع طلب هم باشه میره فوقش یه زن دیگم میگیره نه با هزار نفر و حتی با هم جنس و و یا گروهی حرفش در مورد شکایت در مورد گرفتن گوشی خ عجیب به نظر من یه کپی ازشون داشته باش اگرم گوشی رو پس دادی به دردت میخوره بهتره حتما پیش یه مشاور و وکیل بری با این اوضاع ادامه نده داغون میشی هم خودت هم بچت 

کاش آدم ها فقط اجازه داشتند یه چهره داشته باشند... 
نه اتفاقا یه ادم ترسو و بی لیاقتم...

پیش مشاور برو حتی اگه به این نتیجه رسیدی که درست بشو نیس بهت کمک کنه قوی باشی و بدون ترس راهتو پیدا کنی 

کاش آدم ها فقط اجازه داشتند یه چهره داشته باشند... 

سلام ب همگی

حال من الان عالیه چون بالاخره ب خواستم رسیدم البته بعد از کلی راز و نیاز

امروز پدرشوهرم گفت ک تکلیف رو مشخص کنید یا بالا یا پایین.مادرشوهرمم گف خب برن خونه خودشون دیگ.ی وقتایی میری خونه مامانت یا بیرون من برات عدا میزارم و ازین حرفا

البته اینم بگم من ب خواهرشوهرم گفته بودم ک دیگ خیلی سختمه شاید اون گفته باشه

و اونجا خیلی معذب بودم و سختم بود 

و این بین ی ناراحتی هایی بین ما بوجود اومد

و شایدم دیگ باباش و مامانش اونقدی منو دوس نداشته باشن مث اون اوایل


ازتون میخوام هرکاری ک این قضیه ادامه دار باشه بهم بگین انجام بدم

مث همون سر زدن ها

ی دنیا ممنونم ازتون

ی صلوات‌برای حاجتم‌میفرستی ممنون
2738
سلام عزیزم تو موقعیتی که تعریف کردید، شما با جاریتون اختلاف داشتید.. پدر شوهرتون ایشون را دعو ...

سلام خیلی ممنونم از راهنمایی خوبتون😘
اخه مادرشوهرم باراولش نبودکه یه بار موقعی که بچم بدنیا اومده بود مهمونی گرفتیم گفت اگه اونارو دعوت نکنی من نمیام منم دعوت نکردم نیومد فرداش براش کیک غذافرستادم پس دادگفت من معطل غذای شما نیستم
دوباره تولد بچم گفت اونارم باید دعوت کنی دعوتشون کردیم جاریم گفت چون ماباهم قهریم من نمیام اماشوهرش وبچش اومدن وباز مادرشوهرم گفت غذاوکیک اونارو کناربزار که من مخالفت کردم ومادرشوهرم تااخر مهمونی سرسنگین شد، (البته این دفه توگوشش گفتم که براش غذا وکیک کنار نمیزارم) واین دفه سومش اخه چرا این همه فرق میزاره فقط میخاد خودشو پیش اون جاریم شیرین نشون بده که من همه جاهواتو دارم
ودرمورد دل جویی کردن ازش گفتین
مادرشوهرم هروقت بایکی از عروساش قهرمیکنه پشت سرش میگه من پای فلانی رو ازخونم بریدم دیگ حق نداره پاشوبزاره اینجا بعد اینکه باطرف اشتی کنه پشت سرش میگه منکه پاش بریده بودم دوباره پاشوباز کرد توخونم منکه راضی نیستم بیاد اینجا این حرفارو درمورد جاریام به من زیاد گفته ومن نمیخام فک کنه کشته مردشمو پشت سرم بگه اومد به غلط کردن افتاده من پاشوبریده بودمو ازاین حرفا...
بنظرشما برخورد صحیح باهمچین مادرشوهری باید چه جوری باشه که هم احساس نکنه من خودموکوچیک میکنم دربرابرش هم اینکه ازش دلجویی کنم
جاریم هرموقع دعوتشون کنه باکله میره خونش اونوقت من دعوت کنم شرط میزاره باید فلانی رودعوت کنی من بیام عین چیز از جاریم میترسه جرعت نداره کوچیک ترین بی احترامی بهش بکنه

سلام ب همگی حال من الان عالیه چون بالاخره ب خواستم رسیدم البته بعد از کلی راز و نیاز امروز پدرشوهر ...

البته اینم بگم ی سری این دلخوریا برا این بود ک من مثلا چرا برای ناهار ساعت ده نمیرم و یا چرا من درست نمیکنم یا چرا اینقد معذبم و کم غدا میخورم و مث اونا نشدم بعد ۵ ماه ک اینارو علنی نگفتم اما حس میکنم

ی سری از ناراحتی ها من باعثش نبودم شوهرم مقصر بود ک تمام تقصیرا گردن من شکسته شد و منم برای دفاع از خودم هی توصیح دادم ک کار رو بدتر کرد و ی نوع حاضر جوابی تلقی شد

و پدرشوهرم خیلی ناراحت شده بود و شاید سر همین گف برین خونتون .نمیدونم

همش ب حرف پرنسس تو ذهنمه ک احترام یا دوس داشتن

و من متاسفانه طالب هردو بودم و حتی هستم

ی صلوات‌برای حاجتم‌میفرستی ممنون
سلام عزیزم ببخشید این حرف میزنم ولی عقد که متوجه شدی نباید ادامه میدادی باهاش به نظرم چیزایی که شما ...

اره الان میبینم چقدر راحت از کنارش رد شدم ناگفته نمونه کلی باهاش مستقیم و غیرمستقیم صحبت میکردم و کلی غصه میخوردم کلا فهمیده بودم عاشق کسیه ولی خیلی دوستش داشتم نمیتونستم حتی به جدایی فکر کنم..... بعد عروسی برام بی اهمیت شد دیگه حساس نبودم تا اینکه اتفاقایی که گفتم پیش اومد. من از دستش عصبی شدم توی این چند سال...بس که دوری میکرد بس که بیتفاوت بود دروغ میگفت همش در حال فرار از من و خونه بود.... شبا دیر میومد....و من با یه بچه به قول دکتر دایم المریض تنها بودم.... دریغ از یه مسافرت درست درمون.....پولم که هیچی....

پیش مشاور برو حتی اگه به این نتیجه رسیدی که درست بشو نیس بهت کمک کنه قوی باشی و بدون ترس راهتو پیدا ...

اخه تو شهر کوچیک ماکه مشاور درست درمونی نداره تحقیق کردم....ولی تلفنی با یه خانم مشاوری از تهران صحبت کردم گفت تو براش یه هتلی و بس...الان اصلا اصلا به موبایلش حتی دست هم نمیزنم میترسم که دوباره متوجه چیزی بشم و بهم بریزم....ممنون عزیزم که راهنمایی کردی.

سلام عزیزم ببخشید این حرف میزنم ولی عقد که متوجه شدی نباید ادامه میدادی باهاش به نظرم چیزایی که شما ...

چند تا دوست وکیل داره باهاشون صحبت کرده گفتن تو دادگاه میتونی به جرم اینکه گوشیتو برداشته شکایت کنی و محکومش کنی به دزدی...

خدا کنه همچین مشاوری سر راهم قرار بگیره چون من واقعا تنهام ...

زنگ بزن 1480 مشاور تلفنی مال بهزیستی فک کنم با تلفن ثابت زنگ بزنی رایگان با گوشی هم هزینه مکالمه کمتر صبح هستن تا فک کنم 7 شب 

کاش آدم ها فقط اجازه داشتند یه چهره داشته باشند... 
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز