2726
عنوان

من خودم را دوست دارم

| مشاهده متن کامل بحث + 896290 بازدید | 5926 پست
مانترای عزیز میخواستم بپرسم میشه بنظرشما عکس این ماجرا که اون روانشناس گفته هم پیش بیاد؟ یعنی زنی ک ...



راه حلش چیه که به همچین مردان و زنانی این حس کمتردست بده؟؟؟

یعنی بعد چندسال بسمت خونواده نرن یااینکه  اون حس تنهاییشون که باعث میشه برن سمت خونواده و دوستان قدیمشون بطرز صحیحی  حل شه؟؟


شکرت خداجون

سلام بچها

صبح شوهرم اومد دنبالم وبابام کلی باهاش صحبت کرد واتمام حجت بعدم اومدیم خونه از لحظه وارشدنمون از خوشحالی روپا بند نبود وکلی دلتنگی کرد وگفت اصلا نمیدونم جطور بدون تو چندمدته را تحمل کردم بعدم قول داد دست از پنهونکاری وبددهنی برداره منم میخوام کمک کنم زندگیمون آروم وبی سروصدا باشه حس میکنم کار درستی کردم اومدم خونه بابام چون بالاخره فهمید که میتونم تحمل نکنم وبرم بنظرم باید همیشه این ترس ازدست دادنه باشه تا فکرنکنن چون همیشه هستی میتونن هررفتاری باهات بکنن مرسی از دوستایی که راهنماییم کردن♥️

خدایا شکرت♥️


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من یکی دو ماهه با نینی سایت اشنا شدم... وبسیاااار خدارو شاکرم که این تاپیکو دیدم و اینو از لطف و مهربانی خدا به خودم میدونم....میخوام دوباره از اول تاپیک بخونم و نت بردارم....حالاهم میخوام از مشکلاتم بگم... دوستان لطفا راهنمایی کنید...

من ۱۰ ساله ازدواج کردم و یه بچه دارم....همون دو هفته اول عقدم متوجه هیز بودن غیر عادی شوهرم شدم... چندین بار تو عقد این هیز بازیاش تکرار شد یعنی میدیدم دنبال دخترا میره چهرش برافروخته میشه زززلللل میزد واقعا زیاد.... هروقت سفر باهاش رفتم تو اتوبوس و جاهای دیگه دست بردار نبود...

2728

بعد عروسی من ارشد قبول شدم تو یکی از بهترین دانشگاههای ایران... و بین شهرمون و تهران در رفت و امد بودم....قبل دفاعم هم باردار شدم و بعد از اتمام ارشد بچم به دنیا اومد... الام بچم ۵ سالشه در کل بچه ضعیفیه و مریضه نقص سیستم ایمنی داره و تحت نظر دکتره و درمانش چندین سال طول میکشه....

تو همون گیر ودار دیدم شوهرم یه گوشی دستشه تو ماشین داره چت میکنه... بزور ازش گرفتم... بعد چندروز که بازش کردم... دیدم این اقا با زن متاهل . مجرد. رابطه داره ...با یک پسر تلفنی و تصویری رابطه داره.... با چندتا زن و شوهر هم تلفنی رابطه داشته حالا اگرم حضوری بوده رو دیگه نمیدونم.... 

خیلییییی ببخشید دوستان که طولانی شد.... بچه ها راهنماییم کنید با این مرد من چه کنم با بچه مریضم چه کنم... همه زندگیم بچمه .... ولی دوست دارم بمیرم فقط بخاطر بچمه که زندم...... من خیلیییییی تنهام خیلییییی بی کسم....

یکی از بدترین چیزایی که دلمو اتیش میزنه این بود که دیدم به یک زن ۵میلیون میخواست بده که بره نقش مادرشو بازی کنه. و  معشوقش رو که متاهل هم بوده راضی کنه باهاش اشتی کنه و کلی از عشقش و احساسش  و بقول خودش رازهاش صحبت کرده بود.... در ضمن بسییییییاااااااار اهل دروووووووغ و حتی قسم های دروغ. وبسیاااااار بی غیرت..... مثلا تو چت با یه مرده کلی حرفهای زشت به زده بود هم خودش هم اون مرده...

یکی از بدترین چیزایی که دلمو اتیش میزنه این بود که دیدم به یک زن ۵میلیون میخواست بده که بره نقش مادر ...

تو چت هاش با یه مرده به من کلی فحشای ناموسی و حرفهای خیلی زشتی زده بود و همچنین اون طرف به من به عنوان همیر این اقا

تو چت هاش با یه مرده به من کلی فحشای ناموسی و حرفهای خیلی زشتی زده بود و همچنین اون طرف به من به عنو ...



سلام عزیزم


 


من تو چند تا مقاله خوندم آقایونی که این ویژگی را دارند ، به احتمال خیلی زیاد تغییر نمی کنند .. چون این حالت ها ژنتیکی است..


برای همین شما هم باید تصمیمت را بگیری.. یا با این وضعیت کنار بیای یا یه فکر اساسی بکنی..


من چند تا خانم می شناسم که شوهرهاشون مثل شوهر شما هستند ، هر کدوم به یک دلیلی به زندگی کردن با همسرشون ادامه دادند ولی شوهرهاشون برای راضی کردن خانم ، حسابی از نظر مالی این خانم ها را تامین می کنند.. آنها هم با این پول ها ، زندگی مستقل و مرفهی برای خودشون دست و پا کرده اند..


 شما هم باید با خودت صادق باشی.. آیا همسرت ارزش افزوده ای در زندگیت ایجاد کرده؟ 


فرزندت هم به امید خدا درمان می شه..


قطعا تو می توانی از پس این مشکلات بر بیایی..


لا یکلف الله نفسا الا وسعها

سلام عزیزم   من تو چند تا مقاله خوندم آقایونی که این ویژگی را دارند ، به احتمال خیلی زی ...

سلام عزیزم. ممنون که جواب دادین. یعنی چی ژنتیک؟.. خب خانوادش بد که نیستن اصلا... پوشش مناسب ندارن ولی اهل این کارها هم نیستن....من گاهی میگم کاش یه کم از همه لحاظ بهتر بودم که این نمیرفت سمت این کارها....شاید اگه من بیشتر بهش میرسیدم اینم تا این حد فاسد نمیشد....ازلحاظ مالی منو اذیت میکنه با اینکه وضعش خوبه....اصلا نه تولدم نه سالگرد عقدو نه هیچی دیگه براش مهم نیس....ولی برای معشوقه هاش بریز بپاش داره....اگه بتونه پول مردمو بخوره و براش دردسر نشه راحت این کارو میکنه تو قید حلال حرومش نیس...بخدا موندم چیکار کنم دیگه من اون ادم قبل نمیشم فقط وفقط به خاطر بچم موندم البته و صدالبته فعلا...

سلام بانو آرتمیس عزیز من همین راه هایی که گفتینو عمل کردم مثلا به شوهرم میگفتم کرایه تاکسیا خیلی زی ...

طناز جون


اول باید انگیزه همسرت را پیدا کنی.. 


می تونی غیر مستقیم از زیر زبونش بکشی که چرا نمی یاد دنبالت.. داستان مشابهی را به نقل از یکی دیگه تعریف کن و نظر شوهرت را بپرس...


اگه دلیل موجهی نداره و صرفا از تنبلی اش است به نظرم شما هم باید بعضی سرویس هات را قطع کنی.. 


اگه این موضوع از خطوط قرمز ت است، باید محکم و با قاطعیت بدون هیچ دعوا و پرخاشگری، واکنش نشون بدی.. 


من خودم در کنار شخصیت مهربونی که از خودم نمایش می دهم، روی دیگری هم دارم که چندین بار به شوهرم نشان دادم..


شوهرم یه مدت خونه اقوام من نمی آمد.. می گفت بعد مرگ پدر و مادرم دل و دماغ جایی رفتن را ندارم.. تا یه مدت بهش حق دادم..

ولی یک بار خیلی جدی گفتم :” رفت و آمد در برابر رفت و آمد یا خودت در برابر خودت!!....وقتی تو با خانواده من رفت و آمد کردی، من هم با خانواده تو رفت و آمد می کنم.”


 و تقریبا شش ماه هیچ جا نرفتم.. 

حتی عقد خواهر شوهرم هم خیلی رسمی رفتم و سریع برگشتم..


اصلا دعوا نکردم.. دو جمله محکم گفتم و بعد اون فقط عمل کردم...


نتیجه اینکه الان هر هفته شوهرم اصرار داره بریم دیدن مادرم یا خواهر برادرام...


گاهی اوقات دندون تیزت را نشون بده!


2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

راضی‌ام بمیرم

pink1234 | 22 ثانیه پیش
2687
2730