سلام عزیز
برای این مشکل بزرگ من چه راهی دارید؟
مشکل من اینه شوهرم والدینش اولویتن براش.خیلی وقتا اونارو ب من ترجیح میده
مثلا من چندبار باهاشون رفتم سفر،اونجا باباش مادرش، یاگاه خودش درحصور اونا بامن بدرفتارکردن یا حرف بد زدن.
پس من دیگه اصلا دوست ندارم بااونا برم سفر.
اما شوهرم متوجه نیس و هرسری میگه اون دوتاهم باید باهامون بیان.
بخصوص سفر اربعین ، هرسال میخاد بااونا بره، منم نرم، تنهام میزاره میگه برو خونتون.بعد میره
اگرم بگم نره کلا و بمونه دیگه تاچندماه قهرمیکنه، سردی، ازیت که چرا من مانع رفتنش شدم.
الان چاره من چیه
هرقدرم خطاها و قصورات خانوادشو یا خودشو طی اون سفرها بگم، میگه تو مقصر بودی😑
تا خودشونو مبرا کنه و منو بکنه مقصر همه چی و اعترازام و ستمهاشو خنثی کنه بااین حربه.و ب میل خودش رفتار کنه، ب خودخاهیاش ، و خاستش که بردن اوناست و من براش مهم نیستم تو اون موقعیت...
خواهش میکنم کمکم کنید...
من میخام خودمون دوتا بریم سفر،بخصوص اربعین. نمیخام منو بزاره اما بااونا بره، یا اجبارا منو هم بااونا ببره، بعدم هرچی شد، شد...