2726

بهار و پاییز میرم زیر بارون خیس میشم🥰

مگر تا کجا گرسنه ایم؟ 😔 هنگام اذان مغرب جلوی یکی از هیات های عزاداری مستقر در میدان فاطمی صفی بی سابقه و بسیار طولانی برای دریافت غذای مجانی بود که انسان راشگفت زده می کرد. هر شب چنین است. تعداد افراد ایستاده در صف را نشمردم، اما به جد می توانم بگویم که بیش از هزار نفر بودند. آنها نه تنها متکدی و کارتن خواب و مسکین به نظر نمی رسیدند، بلکه مردان و زنانی شیک و آراسته با لباس های تمیز و بعضاً با دماغ های عمل کرده و هیکل هایی ساخته و پرداخته به نیروی دمبل و هالتر و رژیم غذایی و عمل های معجزه گر جسمانی و صورتهای آرایش کرده و خلاصه با ظاهری تأثیرگذار متناسب با #فرهنگ ظاهر پرور موجود بودند و صفی چند صد متری عجیبی تشکیل داده بودند. براستی این صف با آن اعضای منتظرِ مصممِ خستگی ناپذیر مرا شگفت زده نمود، به گونه ای که نمی توانستم باور کنم که مردم در صف ایستاده انسانهایی گرسنه و نیازمندند که شب در خانه بی شام اند. یاد خاطرات چرچیل افتادم که وقتی از او پرسیدند: چگونه [جنوب] ایران را بدون مقاومت اشغال کردی، گفت: از تجربیات آشپز احمد شاه قاجار استفاده کردیم که به ما گفت: اگر مردم ایران را به صرف غذا دعوت کنید، نمی پرسند صاحب خانه ای که غذا می دهد، کیست. اگر به آنها وعده‌ ی غذا بدهید، طالب چیزی دیگر نیستند. وقتی می خواستیم وارد ایران بشویم، به بی بی سی دستور دادیم هر روز در رادیو اعلام کند متفقین می خواهند برای شما کیسه های آرد بیاورند. وقتی ما وارد ایران می شدیم، مردم همه در صف بودند برای گرفتن آرد! نتیجه اینکه این مردم اگر به مال مفت برسند، سیر هم که باشند، باز هم می خورند، یا می برند.

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

من تو فصل زمستون کلا بهم خوش میگذره.چه توخونه ک ی لیوان چایی داغ برا خودم میریزم و کنار پنجره کتاب میخونم...چه صبح از خواب بیدار میشم و صدای بارون میاد...چه شبایی ک میرم بیرون و یه نوشیدنی داغ میخورم و قدم میزنم...سرما کلا دوووس😍😄😄الانم لحظه شماری میکنم این تابستون تموم شه

اگه جایی که ایستادین رو دوست ندارین جاتون رو عوض کنید.شما درخت نیستید☺
2728

من بهار پارسال با شوهرم با ماشین خودمون رفتیم بکو و تفلیس و باتومی 15 روز خیل ی خوش گذشت و تجربه باحالی بود . حتی بیشتر از سفرهایی که با تور و هواپیما رفتیم . 

کارای یهویی هم خیلی بهمون حال میده  مثلا یهویی پنجشنبه از سرکار تصمیم میگیریم بریم شمال با لباس های تنمون وبدون هیچ وسیله ای .

خدایا ازت ممنونم که بهترین شوهر دنیا رو نصیبم کردی   
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
2687