سرد شدن شوهر صفحه 2 | تبادل نظر نی نی سایت

گلنازمممم

مدیر

عضویت: 1397/03/17

تعداد پست: 660

سلام خانما مدتی هست ک شوهرم خیلی سرد شده نسبت بهم خیلی کم حرف میزنه هیچ حسی نداره از زندگی دلسردم کرده

من هم خدایی دارم...

1398/06/06

15:09

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

دخترغریببب

عضویت: 1398/05/29

تعداد پست: 604

حاجت دارا بیاین تایپک اخرمممم

1398/06/06

15:20

0 نفر لایک کرده اند ...

ashdooooogh

عضویت: 1398/03/08

تعداد پست: 3726

برو یکم لباس تو خونه ای متفاوت بخر ابروهاتو یه مدل دیگه بردار نمیدونم شورت قرمز رژ قرمز 😂😂😂😂😂موهاتو رنگ کن مثلا چتری کوتاه کن تا یه تنوع بشه

سلام 😂😂😂نمیدونم چی بنویسم 😂😂اسمم آش دوغه 😂😂پروفایلم دوتا قابلمه هست دلت خواست بگو 😂😋نگید چرا زرد بعضی جاها زرد درست میکنن 😂دیدار یار عاشق دانی چه ذوق دارد مانند ابری که دربیابان برتشنه ای ببارد 😂نمیدونم چرا یه دفعه این شعر اومد تو ذهنم 😂من مدافع مادرشوهر وخواهرشوهرم 😂😂فرارررررررر💃💃💃💃💃💃الکی گفتم 😂😂😂😋آخه اینجا همه طرفدار عروسن 😂ولی من طرفدار حقم .دوستدار شما آش دوغ 😂💖💔راستی عکس پروفایلم از خودم نیست از اینترنت گرفتم 😂اگ شاد شدی یه صلوات بفرس😛😛😛کجا بفرستو وبرو 🤣

1398/06/06

15:21

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

golehasrat

عضویت: 1398/04/13

تعداد پست: 2612

6ساله،نه خیلی از هم فاصله گرفتیم مشخصه

خودت مثل اون اوایل ازدواج هستی یا تغییر کردی؟

منظورم از ظاهر و رسیدن به خودت تاااااااا محبت و احترام به شوهرت

در این فکرم من و دانم که هرگز مرا یارای رفتن زین قفس نیست اگر هم مرد زندانبان بخواهد دگر از بهر پروازم نفس نیست

1398/06/06

15:21

0 نفر لایک کرده اند ...

عشق_بارون

عضویت: 1398/05/22

تعداد پست: 4776

بچها لطفا پست آخرمو راهنمایی کنید

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

1398/06/06

15:24

0 نفر لایک کرده اند ...