2726

لطفا اگه کسی هست بگه سوالم خیلی مهمه وکیلم میگه فقط بنظر قاضی بر میگرده من نمیتونم کاری کنم خاهش میکنم 😖😔

تیکر براورده شدن حاجتمه .میشه برای حاجتم یه صلوات بفرستی اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل فرجهم 🌹🌷

همسرمن باقاضیا زیاد در رابطه هست

کودکم مادرت را ببین تا حد مرگ رسیده ببین ۸سال از نداشتنت گذشته ولی باز هم عادت نکرده به نیامدنت بیش از پیش از نیامدنت میگرید وبا خدا درد ودل میکند بین تمام موهای سرم سفیده شده تمام شب ها باپدرت از امدنت از اینکه بیایی دلمان شاد میشود ازاینکه چقدر طولانی شده نیامدنت عزیز دل مادر خیلی وقتا تا حد مرگ گریه میکنم وکارم فقط شده درپشت ویترین سیسمونی فروشی ها بمانم و با حسرت تک تک لباس هارا بنگرم وتصور کنم اگر بودی کدام لباس برازنده تو بود خدایا انتظار و امتحانت چقدر سخت است کاش کاری کنی برایم کاش بی نوبت حاجتم را بدهی فرزندم جان مادر نمی آیی؟؟..چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده که نمی آیی؟؟...راستی مادر، جایت خوب است؟...دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمی آیی؟؟...یا اینکه منتظر شرایط بهتری تا وقتی میایی همه چیز باشد و تو کم نداشته باشی؟؟...عشقِ مادر،خانه ام سوت و کور است نمی آیی؟...زبانم قاصر است نمی آیی؟..نازنین فرشته مادر،خدا در نزدیکی توست؟..اگر دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بودی خدا را حس کردی،بگو مادرم منتظر من است،اجازه بگیر و به درونم بیا ببین مادرت چند ساله کارش شده گریه بعضی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که باردار یا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تمام موهای سرم سفید شده فکر میکنم اگه یه روز بچه دار بشم حتما تا موقعه عروسیش مردم عمرم کفاف نمیده تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
امضاتون واقعا منو  تحت تاثیر قرار داد براتون دعا میکنم😌

ممنونم گلم

کودکم مادرت را ببین تا حد مرگ رسیده ببین ۸سال از نداشتنت گذشته ولی باز هم عادت نکرده به نیامدنت بیش از پیش از نیامدنت میگرید وبا خدا درد ودل میکند بین تمام موهای سرم سفیده شده تمام شب ها باپدرت از امدنت از اینکه بیایی دلمان شاد میشود ازاینکه چقدر طولانی شده نیامدنت عزیز دل مادر خیلی وقتا تا حد مرگ گریه میکنم وکارم فقط شده درپشت ویترین سیسمونی فروشی ها بمانم و با حسرت تک تک لباس هارا بنگرم وتصور کنم اگر بودی کدام لباس برازنده تو بود خدایا انتظار و امتحانت چقدر سخت است کاش کاری کنی برایم کاش بی نوبت حاجتم را بدهی فرزندم جان مادر نمی آیی؟؟..چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده که نمی آیی؟؟...راستی مادر، جایت خوب است؟...دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمی آیی؟؟...یا اینکه منتظر شرایط بهتری تا وقتی میایی همه چیز باشد و تو کم نداشته باشی؟؟...عشقِ مادر،خانه ام سوت و کور است نمی آیی؟...زبانم قاصر است نمی آیی؟..نازنین فرشته مادر،خدا در نزدیکی توست؟..اگر دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بودی خدا را حس کردی،بگو مادرم منتظر من است،اجازه بگیر و به درونم بیا ببین مادرت چند ساله کارش شده گریه بعضی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که باردار یا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تمام موهای سرم سفید شده فکر میکنم اگه یه روز بچه دار بشم حتما تا موقعه عروسیش مردم عمرم کفاف نمیده تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن 
همسرمن باقاضیا زیاد در رابطه هست

امضاتو خوندم  اشک تو‌چشام جم شد خداکنه ی روزی بیام اینجا ببینم تو امضات نوشتی بعد از هشت سال تو آغوشت گرفتم و از فلان لباسو ک برازنده اته خریدم ♥️

سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب 
امضاتو خوندم  اشک تو‌چشام جم شد خداکنه ی روزی بیام اینجا ببینم تو امضات نوشتی بعد از هشت سال تو ...

یعنی میشه اخه دیگه ای خدا دیگه خسته شدم خدایا خودت نظری کن

کودکم مادرت را ببین تا حد مرگ رسیده ببین ۸سال از نداشتنت گذشته ولی باز هم عادت نکرده به نیامدنت بیش از پیش از نیامدنت میگرید وبا خدا درد ودل میکند بین تمام موهای سرم سفیده شده تمام شب ها باپدرت از امدنت از اینکه بیایی دلمان شاد میشود ازاینکه چقدر طولانی شده نیامدنت عزیز دل مادر خیلی وقتا تا حد مرگ گریه میکنم وکارم فقط شده درپشت ویترین سیسمونی فروشی ها بمانم و با حسرت تک تک لباس هارا بنگرم وتصور کنم اگر بودی کدام لباس برازنده تو بود خدایا انتظار و امتحانت چقدر سخت است کاش کاری کنی برایم کاش بی نوبت حاجتم را بدهی فرزندم جان مادر نمی آیی؟؟..چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده که نمی آیی؟؟...راستی مادر، جایت خوب است؟...دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمی آیی؟؟...یا اینکه منتظر شرایط بهتری تا وقتی میایی همه چیز باشد و تو کم نداشته باشی؟؟...عشقِ مادر،خانه ام سوت و کور است نمی آیی؟...زبانم قاصر است نمی آیی؟..نازنین فرشته مادر،خدا در نزدیکی توست؟..اگر دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بودی خدا را حس کردی،بگو مادرم منتظر من است،اجازه بگیر و به درونم بیا ببین مادرت چند ساله کارش شده گریه بعضی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که باردار یا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تمام موهای سرم سفید شده فکر میکنم اگه یه روز بچه دار بشم حتما تا موقعه عروسیش مردم عمرم کفاف نمیده تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن 
یعنی میشه اخه دیگه ای خدا دیگه خسته شدم خدایا خودت نظری کن

انشالله 😍

سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730