عروسی دعوت بودیم عروسی فامیل دور. زنگ زدم خالم ک برم پیشش گف ارایشگاه هستش. مغازه مال خودش نیس اونجا کار میکنه رفتم پیشش موهامو صاف کرد و ارایشم کرد بجز منو مامانم و خالم و صاحب مغاره کس دیگ نبود بعدش ک کارمون تموم شد رفتیم بیرون من اول رفتم سوار ماشین شدم بعد مامان اومد رفتیم فرداش خالم زنگ زد گف وقتی از در رفتین بیرون چن دیقه بعد یکی زنگ زد گف همین الا کی از مغازه رف بیرون شماره اونو بدین گفتن ک خاهرزاده مهدیه خانم(خالم)بعد گفته پسرم اونو دم در دیده خوشش اومده شمارشو بدین.
پسره مغازش بغل ارایشگاه هستش و خونشونم طبقه بالای ارایشگاه مغازه مال اوناس دادن اجاره هیچی دیگ همین😂😂😂😂😂😂😐😐😐الانم داشتم ب این موضوع فک میکردم گفتم ب شمام بگم