😊😊😊
اتفاقای ترسناکتونو تعریف کنین ببینم😛خودم تو اتاق تنها خوابیدم با شوهرم قهرم😬
بچه ها من بچه بودم اتفاقای ترسناک زیادی برامون افتاده تو یه خونه ای بودیم که خیلی عجیب وباور نکردنی بود بعضی شبا از خونه ی بغلیمون که مخروبه بود سنگای ریز پرت میکردن تو خونمون،
یا صداهای عجیب میشنیدیم،دوش حموم باز میشد😐همه ی اینا واقعیته ها شاید باورش سخت باشه ولی خوب یادمه..
مادرم تو اون خونه فوت کرد ما بازم موندیم اونجا تا شیش ماه بعدش که برادر ۱۹سالم اونجا خودکشی کرد..دیگه نموندیم تو اون خونه؛
یسال بعدش شنیدیم یه خونواده رفتن اونجا هفته ی بعدش پدرشون فوت کرده😓بعداز اون دیگه هیچکس نرفت تو اون خونه،،
هنوز گاهی شبا خواب اون خونه رو میبینم خیلی بده😞😞