بچه ها من با اینکه ازدواج کردم ولی انگار نخ هستم خیلیییی لاغرم ۵۲کیلو ام هرکاری میکنم چاق نمیشم همه میگفتن ازدواج کردی چاق میشی ولی اصلا فرقی نکردم چی کار کنم چاق بشن
این تیکر واقعی بود تا وقتی فهمیدم نه چهارهفته ام نیس باردار نیستم و ی اشتباه بود ی اشتباه که با احساستم بد بازی شد چقدر روز سختی بود اون روز ۱۷خرداد گفتن میاد تو بغلت ولی نمیاد نمیاد😭😓😔برا مادرشدنم دعا کنید
منم ٤٥ بودم بعد ازدواج با كلي پرخوري و كالري و ورزش تو دو سال سه كيلو اظافه كردم اصلا چاق نميشم
مامان یه گل پسر خوشتیپ سه و نیم ساله هستم🥰بچه دومم رو بخاطر مشکل دیسپلازی استخوانی توی ۱۸ هفته از دست دادم قسمت نبود مجدد مادر بشم دوستاي گلم ميشه دعا كنيد همسرم کارش خوب پیش بره و زودتر اسباب کشی کنیم ♥️ کاش منم یه روزی تاپیک بزنم بگم بالاخره صاحب خونه ششدیم خب خونه که هیچ الان دیگه ماشینم نداریمخب ماشین رو خریدیم موند خونه
😔نوش جانش بشود هرکه حرم رفت حسین؛؛؛؛من به جا ماندن از این قافله عادت کردم😢 آقا جان گدانمیخواهی؟دختر بی وفا نمیخواهی؟😔 کاش میشد ز من سوال کنی؛دخترم کربلانمیخواهی؟😢امسال دلم خیلی پره آقا....همه دارن میرن،،دارن میان پیشت،،چجوری طاقت بیارم و دلم نگیره؟ یعنی میان اینهمه زائر اضافی ام؟!😢. آقا چطوری دووم بیارم تا اربعین بعد....خدایا چرا قسمتم نکردی؟خدایا تو که داری میبینی دلم تو چه حالیه؟خدایا تو که بغضمو میبینی...چجوری ببینم همه میرن ولی من...😢.
صبحانه را میتوان با دسر عاشقانه های شیرین میل کرد...وقتی الکی حواسم را پرت روزنامه خواندن کنم و از فنجان تو چایی بنوشم و بعد با کلی اب و تاب بگویم: عجیب است...چقدر چای امروز خوش طمع شده...! چشمانت به خنده بیفتد ولقمه نیمه گاز زده ام را از دستم بگیری و بگذاری دهانت و بگوویی:عجیب تر اینکه نان و مربای امروز هم طمع هیجان انگیزی دارد و هضم،این مزها های ه عجیب،بوسه ای میخواهد که که از ابتدای صبح روی لب های جنابعالی دارد زبان درازی میکند!! بابا تیکر رژیمه ،من مجردم هنوز شوهرم کجا بود که حامله بشم بابا
سلام، عزیزم خواهرم هم همین مسئله رو داشت برای افزایش وزن رژیم گرفت، الحمدلله الان خیلی متناسب ...
مرسییی گلم
این تیکر واقعی بود تا وقتی فهمیدم نه چهارهفته ام نیس باردار نیستم و ی اشتباه بود ی اشتباه که با احساستم بد بازی شد چقدر روز سختی بود اون روز ۱۷خرداد گفتن میاد تو بغلت ولی نمیاد نمیاد😭😓😔برا مادرشدنم دعا کنید
صبحانه را میتوان با دسر عاشقانه های شیرین میل کرد...وقتی الکی حواسم را پرت روزنامه خواندن کنم و از فنجان تو چایی بنوشم و بعد با کلی اب و تاب بگویم: عجیب است...چقدر چای امروز خوش طمع شده...! چشمانت به خنده بیفتد ولقمه نیمه گاز زده ام را از دستم بگیری و بگذاری دهانت و بگوویی:عجیب تر اینکه نان و مربای امروز هم طمع هیجان انگیزی دارد و هضم،این مزها های ه عجیب،بوسه ای میخواهد که که از ابتدای صبح روی لب های جنابعالی دارد زبان درازی میکند!! بابا تیکر رژیمه ،من مجردم هنوز شوهرم کجا بود که حامله بشم بابا