بچه ها امروز سالگرد ازدواجمه و نه تنها هیچ جشنی یا حتی یه بیرون رفتن بستنی خوردن ندارم بلکه دعوا هم کردیم . وقتی داداشمو میبینم از یه ماه قبل برای زن داداشم پلاک طلا سفارش داده میخوام دق کنم بمیرم از این زندگی نکبتی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پس نباید ناراضی باشی انتخاب خودت بوده.میدونم الان عصبانی هسی ولی توکه پول و مادیات واست مهم بوده نباید با این مرد ازدواج میکردی.
الانم غصه نخور اوضاع زندگی جوری شده که ادم نمیتونه بی برنامه ی ریالم خرج کنه.ی زن دایی دارم سر تا پاشو طلا گرفته همش میگه داییت واسه این مناسبت یا اون مناسبت برام خریده.بعد از داییم پرسیدم گفت من اصلا یادم نیس خودش پول برمیداره میره میخره.
اوناییم که انجام میدن هممممه یا یه برنامه ای تو ذهنشون دارن و با نقشه کار میکنن😂 یا اینکه زنشون ازشون خواسته
بعضیام هستن به خاطر کمبود توجه هایی که قبلا تو زندگی داشتن قدر داشته هاشونو میدونن و واسش تلاش میکنن که البته این مردام کم هستن اما عقده دارن از کودکی و مشکلات روحی دارن