مادر شوهرت این وسط واسه چی اومده مهمونی مامانت حداقل ده روز باید میموند تا بخیه هاتو بکشی ،ناراحت نشی ها شوهرت خیلی خودخواه ،هم دوست نداره مادرت باشه، هم خوابش بهممیخوره
عشق یعنی همه بدونن برای اون چه کردی ولی خودش ندونه
مادر شوهرت برای چی اومده وقتی دستگیرت نیست تو این شرایط؟ هر چند زود بود واسه مادر شدنت اخه تو این شرایط الویتت باید بچه ات باشه هنوز خیلی کوچیکه بعد نگرانی که بین تو و همسرت فاصله بیفته؟
همه مادرا این مراحل گذروندن بعد یه مدت به حالت عادی برمیگرده زندگیت
گریه نکن. حضرت زهرا کمکت کنه عزیزم. الان پاشو برو پیشش بخواب اگر طاقت نمیاری و هرگز در برابر این حرفش که بچه بی خوابم میکنه کوتاه نیا.عادت میکنه.. بگو ترسیدم تنها تو اتاق با بچه
بیخیال ،اینجوری افسردگی میگیری ،ها ،میبینی که کسی به فکرت نیست ،پس خودت به فکر خودت باش، تا نی نی ت خوابه بخواب و استراحت کن ،نوزاد ساعت به ساعت بیدار میشه ،هر وقت که خوابه تو هم بخواب ،مواظب باش اگه کنارش خوابیدی نیفتی رو بچه
عشق یعنی همه بدونن برای اون چه کردی ولی خودش ندونه